سوآبان
مروري بر
يادداشت "مشکل
ما ترکمن ها چیست؟"
پيشگفتار:
هدف از اين
نوشته
يادآوري
نکاتي ميباشد
در خصوص مطلب
درج شده در
سايت تحت
عنوان((مشکل
ما ترکمنها
چيست)) که
بصورت کلي و
سطحي به بررسي
اين مقوله«
کلان بحث»
پرداخته است
،و ضرورت
ايجاب ميکند
تا جهت روشنگري
بهتر قشر فعال
جامعه و اطلاع
عموم جهت بررسي
اين نوع مطالب
عنوان شود.
در ابتداي
کلام بايد
اذعان داشت که
در سطح کلان،
مشکلات
ترکمنها را
بدون درنظر
گرفتن هيچگونه
اولويت، ميتوان در
چندين مقوله و
ديدگاه تقسيم
و مورد بررسي
قرار داد که
قسمتي از آنها
عبارتند از:
1) در زمينه
فرهنگي
2) در زمينه
اجتماعي
3)در زمينه
سياسي
4)در زمينه
اقتصادي
5)در زمينه
علمي و
دانشگاهي
6)در زمينه
ديني و مذهبي
حال با
دانستن اين
نکات بايد
فهميد که
منظور نويسنده
محترم
يادداشت
((مشکل ما
ترکمنها چيست))
کدام يک از
مقوله هاي
بالا ميباشد؟ جهت
بررسي مشکلات
ترکمنها در
سطح کلان و
ملي و بيان
آن، نياز به
داشتن
اطلاعات جامع
و دقيق داريم
تا از طريق آن
به تحليل اين
موضوع و مشکلات
بپردازيم. با
توجه به اهميت
اين موضوع، مبادرت
به تقسيم
بنديهاي قيد
شده در بالا
نموده ايم تا
مقوله بررسي
مشکلات مربوط
به ترکمنها
کاربردي تر و
قابل استناد و
پيگيري و همچنين
قابل طرح در
مجامع باشد.
جا دارد که
دراينجا از
تمام
نخبگان،اساتيد،دانشجويان،دانش
آموختگان و
نويسندگاني
که در اين
زمينه ها
فعاليت و يا
مبادرت به
تهيه پايان
نامه،تحقيق،
مقاله،گزارش،خبر،يادداشت،مصاحبه،...نموده
اند درخواست
نمايم که با
نشر نتايج و
برداشتهاي
خود از طريق
اينترنت نسبت
به روشنگري و
اداي دين خود
به جامعه
اقدام نمايند.
گفتار:
ملت ترکمن
در جمهوري
اسلامي ايران
با مشکلات عديده
اي مواجه بوده
بطوريکه حتي
در احقاق حقوق
قانوني و مدني
خود به عنوان
شهروند درجه
دوم نيز
شناخته
نميشود.سوالي
که در ذهن
جوانان ترکمن
ايجاد ميشود
اين است که
علت چيست؟ گره
کار
کجاست؟آيا
وقوع جنگ گنبد
در اوايل
انقلاب مسبب
همه اين
تبعيضهاست؟
در خصوص
مبحث انتصاب
افراد ترکمن
در پستهاي دولتي،
تعميم اينکه
چون مهندس آنه
محمد غراوي به
دنبال منافع
شخصي و... بوده و
بيکفايت
ميباشد پس
انتصاب ترکمنها
برايمان
فايده اي
ندارد يک
ديدگاه کاملا
اشتباهي
ميباشد.حساب
آنه غراوي ها
جداست.همين
آنه محمد
غراوي بود که
با شخص خلخالي
وارد گنبد شد
و با دادن
اطلاعات به
خلخالي در
سرکوب
ترکمنها
همکاري ميکرد
و با همکاري
اين خائن و
امثال آن
بسياري از
جوانان
برومند ترکمن
اعدام شدند.
همين آنه محمد
غراوي در
کارنامه خود
بسياري از
خيانتهايي به
ملت و تاريخ
ترکمنصحرا
دارند که در
يادداشتهاي
بعدي به آن موضوع
خواهم پرداخت.
اينها
واقعياتي
ميباشد که از
ذهن مردم
ترکمن هيچگاه
پاک نخواهد شد.
در خصوص بحث
تاثير
جايگزيني
استاندار در
ميزان رفع
مشکلات
ترکمنها بايد
گفت که برعکس
ديدگاه
نويسنده
محترم
يادداشت
((مشکل ما
ترکمنها چيست)) که عقيده
دارند مشکل ما
با جايگزيني
اين يا آن
استاندار عوض
نميشود،بايد گفت که
بيشترين
تاثير را نيز
دارد.بايد گفت
که در خصوص
انتصاب
مهيمني به
استانداري
گلستان، وزير
کشور
شديدترين
مخالفتها را
نمودند ولي با
درخواست و
پيگيري همين
نمايندگان
مردم استان
گلستان در
مجلس و
سفارشات و
تاکيد
نورمفيدي
نماينده
رهبري در
استان بود که
مهيمني به منصب
استانداري
رسيدند.چرا
نمايندگان ما
در مجلس چنين
اشتباهاتي را
دچار
ميشوند؟چرا
نماينده
ترکمن گنبد از
مهيمني که جزو
فرماندهان سپاه
پاسداران در
جنگ گنبد جهت
سرکوب
ترکمنها بود
جهت منصب
استانداري
حمايت
کردند؟چرا
نماينده
ترکمن
شهرستان
بندرترکمن از
سياستهاي بعضا
جاه طلبانه
مهيمني حمايت
تام ميکند؟چگونه
ميشود که مردم
وقتي به
بيماري دچار
ميشوند جهت درمان
بيماري خود به
دنبال بهترين
پزشک ميروند
اما جهت
انتخاب فردي
براي
نمايندگي خود
که وظيفه
سرنوشت ساز و
خطير قانون
گذاري و نظارت
بر حسن انجام
آن را بر عهده
دارد به دنبال
افراد بعضا
بيسواد از نظر
سياسي و بعضا
کارافتاده
هستند که حتي
نميتوانند از
حق و حقوق خود
دفاع کنند چه
رسد به حق
حقوق مردم.
قسمتي از
مشکل ما
ترکمنها
کارشکنيهاي
مديران
ادارات و
نهادهاست که
با کار
شکنيهاي خود
مانع از رشد و
پيشرفت مناطق
ترکمن نشين
ميشوند،اکثريت
ترکمنهاي
ساکن در
ترکمنصحرا
ساکن روستا
بوده و نسبت
به امکانات و
تواناييهاي
موجود استان
در محروميت
شديدي بسر
ميبرند.صداقت
ترکمنها و
نبودن فرهنگ
اعتراض و حق
طلبي در بين
ترکمنها باعث
سوء استفاده
مديران و
افراد حاکم ميباشد.از
آنطرف به دليل
ضعف در نظارت
بر اجراي قانون
از طرف
نمايندگان و
عدم پيگيري از
طرف مردم و در
نتيجه آن عدم
برخورد
قاطعانه با آنان
از طرف دولت،
خلاف و
تبعيضهاي
اداري را به
امري عادي
مبدل ساخته
است.
در زمينه
رفاهي و
خدماتي به
جرات ميتوانم
بگويم که وجود
بسياري از اين
مشکلات و
معضلات و تبعيضها
در مناطق
ترکمن نشين ،
سياست کشور در
سطح کلان نبوده
بلکه
کارشکنيهاي
برخي مديران
در داخل منطقه
بوده که در
صورت
بسترسازي
فرهنگ انتخاب نمايندگاني
قاطع و آشنا
به قانون و
سياستمدار
ميتوان آن را
ريشه کن نمود.
در خصوص
مبحث بعدي در
خصوص داشتن
استاني بنام ترکمنصحرا
بايد گفت که
با توجه به
وضعيت موجود،
اين مسئله ضرورتي
نداشته و
ندارد،از
طرفي با توجه
به اينکه
ترکمنصحرا با
کشور
ترکمنستان
همسايه ميباشد
ايجاد چنين
استاني از نظر
سياستمداران جمهوري
اسلامي ايران
با توجه به
مناقشات و مباحثات
سياسي موجود
بين استانهاي
آذربايجان ايران
و کشور
آذربايجان،استان
بلوچستان ايران
و بلوچستان
پاکستان،
يعني
بزرگترين ريسک.پس
هرگونه اقدام
در اين خصوص
براي کشور ايران
در زمان حاضر
داراي توجيه
امنيتي و
سياسي نبوده و
به پندار خود
امنيت تئوريک
مرزها را نميخواهند
زير سوال
ببرند.
در خصوص
مقوله تعداد
نمايندگان
ترکمن در استان
گلستان بايد
گفت که ترکمنها
در صورت داشتن
سياست
يکپارچه و
هماهنگ در
انتخابات
نمايندگي
مجلس،با توجه
به بافت
جمعيتي و قومي
ميتوانند
حداکثر داراي
چهار نماينده
باشند که با
توجه به وضعيت
موجود،دست
نيافتني بنظر
ميرسد،اما
قابل بحث
ميباشد.بخشي
از ترکمنصحرا
در استان
خراسان واقع
شده است که
داراي جمعيتي
قابل توجه
بوده اما به
دليل نداشتن
تجربه کافي در
مورد
انتخابات و
همچنين
مهاجرت
تحصيلکردگان
آن مناطق به
شهرهاي ديگر و
عدم فعاليت در
مناطق خود
باعث فراموشي
اين مسئله شده
و هيچکس پيگير
اين موضوع
نشده است و
اينجانب نيز
آمادگي خود را
جهت دادن اطلاعات
خام و توجيهات
و توضيحات آن
به علاقمندان
اين موضوع که
در عمل
خواستار
پيگيري آن ميباشند
اعلام ميدارم.
در صورت
داشتن
نمايندگاني
قاطع و آشنا
به حق و حقوق
خود و با
استفاده از
ظرفيتهاي
موجود قانون
اساسي و سيستم
حاکم، مجلس
ميتواند
راهگشاي بخش
اعظمي از
مشکلات
قوميتها
باشد.توصيه ما
به کساني که
به دنبال
تغيير سرنوشت
ترکمنها از
طريق مجلس
ميباشند اين
است که آلت
دست جريانات
طايفه گرا
نبوده و مانع
اينگونه
حرکات شوند و
به افراد
شايسته، نخبگان
و تحصيل
کردگان و قشر
جوان مجال
ورود به اين
ميدان را
بدهيم و بعد
در اينمورد به
قضاوت
بنشينيم.
در خصوص
مبحث
انتخابات
رياست جمهوري
يا مسئله
ولايت فقيه
بايد گفت که
اين مشکل
ترکمنها نبوده
و مربوط به
تمام
ايرانيان و
هموطنان عزيزمان
بوده و خارج
از حيطه بحث
ما ميباشد.
ذکر اين
نکته بسيار
ضروري ميباشد
که در انتخابات
خبرگان رهبري
از استان گلستان
در بين کل
کانديداها
فقط يک روحاني
ترکمن
کانديدا
بودند و جالب
اينکه از بين
کل جمعيت
استان گلستان که
بالغ بر 1426288 نفر
ميباشد
از ترکمنها
فقط يک روحاني
سرشناس
کانديدا شدند
که در کمال
ناباوري
ايشان راي
نياوردند در حالي
که ترکمنها
ميتوانستند
در مجلس خبرگان
رهبري نيز يک
نفر نماينده
داشته باشند و
با توجه به
اکثريت جمعيت
ترکمنها در
استان گلستان
اين حق
ترکمنها بود .
اين مسئله
نياز به بررسي
بسيار جدي
دارد،چون که
اينگونه
مباحث عمق
سادگي و
ناپختگي
اکثريت
فعالين سياسي
و انتخاباتي
ترکمن را
ميرساند.با
توجه به توضيحاتي
که داده شد
ديگر هيچگونه
نيازي به پايه
ريزي سياست
حذف ترکمن از
ليست
انتخاباتي
نيست چونکه با
رويه موجود
نحوه انتخاب
در انتخابات
در بين
ترکمنها
نيازي به
اينگونه
سياست هاي
پايه ريزي شده
دولتي
نميباشد.بسياري
از معضلات و
مشکلات موجود
در ترکمنصحرا
به علت ضعف
مردم ترکمن و
بخصوص فعالين
و نخبگان
ترکمنها
ميباشدو
بسياري از
مباحث موجود
جهت توجيه ضعفهاي
خودمان
ميباشد.
در مورد
مبحث نام
سيمين شهر ذکر
اين نکته ضروريست
که در زمان
نماينده سابق
بندر ترکمن
زنده ياد شهيد
«عظيم گل»
،مسئله شهر
شدن اين
روستاها مطرح
و ازاستانداري
و وزارت کشور
درخواست شد و
پس از موافقت
، سه اسم
پيشنهادي از
طرف شوراي
مردم آن منطقه
به استانداري
فرستاده شد که
استاندار وقت
جناب آقاي
احمدي بودند و
درآنجا با
اسامي پيشنهادي
شورا موافقت
به عمل نيامد
و نگارنده
معترض اين بحث
ميتوانند به
اعضاي شوراي
سابق آن منطقه
جهت کسب
اطلاعات
بيشتر مراجعه
نمايند.طرح
اين مسئله و
موافقتها و
مخالفتها با
اسم سيمين شهر
مربوط به
دوران
استانداري
آقاي احمدي
ميباشد و فقط
نتيجه اين
پيگيريها در
زمان استانداري
مهيمني به
استان ابلاغ
شده است.
تعجب بنده
از اينست که
چگونه ميشود
که يک شهر
ترکمن نشين
نامگذاري
ميشود و هيچ
اعتراضي از
طرف ساکنين،
شوراي شهر،
نماينده
مجلس، روحانيون
آن منطقه،
فعالين
،سياسيون،جوانان
و دانشجويان
آن شهر صورت
نميگيرد!!!!!!!!!
بياييد
خودمان قضاوت
کنيم و جواب
اين سوال را بدهيم
که مشکل ما
ترکمنها
چيست؟