a-moradi@foni.net
بخش
اول:
در رابطه
با زبان تركمنی
آثار زیادی بویژه
درتركمنستان بچاپ
رسیده و در عین
حال برخی دانشمندان
نیز در دانشگاههای
معتبر شرق و غرب
در این زمینه تحقیقاتی
بعمل آورده اند.
نخستین تحقیقات
در این مورد بدنبال
استقرار حكومت
شوراها و تشكیل
جمهوری تركمنستان
میسر گردید. در
سال 1930، پروفسور
پوتسه لوسكی در
رأس كمیته آواشناسی
زبان و لهجه های
تركمنی، تحقیقات
وسیعی در خصوص
آواشناسی انجام
داده و در سال 1936 كتاب
آواشناسی زبان
تركمنی را بچاپ
رساند. از آن پس
از سوی انیستیتوی
زبان و ادبیات
مختومقلی آثار
زیادی در خصوص
زبان تركمنی از
سوی زبانشناسان
روس و تركمن بچاپ
رسید كه در حد خود
نقش غیر قابل انكاری
را در تثبیت و تكامل
بعدی زبان تركمنی
ایفا نمودند .
در كشور
ما متأسفانه بعلل
سیاسی و سیاست
شوونیستی رژیم
پهلوی كاری بدان
صورت در این عرصه
صورت نگرفت و مسئله
پرداخت جدی نسبت
به این مسئله تنها
پس از انقلاب بود
كه خود را درغالب
انتشار جزواتی
كه بیشتر جنبه
آموزشی داشتند
آشكار نمود. چه
این جزوات و چه
كتبی كه در رابطه
با زبان تركمنی
در سالهای بعد بچاپ رسیدند،
با همه نكات مثبت
در آنان معهذالك
در برگیرنده كامل
اجزاء زبان تركمنی
نیستند. این كتب
صرفاً تصویری كلی
از زبان تركمنی
ارائه داده و نویسندگان
آنان بیشتر جنبه
شناختی آن را برای
تركمنهای ایران
مد نظر داشته اند.
اینگونه پرداخت
هر چند میتواند
نقطه عزیمتی برای
فرا گیری و شناخت
قواعد زبان تركمنی
محسوب گردد، اما
در عالم علم زبانشناسی
بر اسالیب استدلالات
و جامعیت پرداخت
به یك زبان بر اساس
نمودارها و فرمولهای
مرسوم استوار نمی
باشند. مثلا در
كتاب « خود آموز
تركمنی» مراد دردی
قاضی تنها شمایی
كلی از بخش های
اساسی زبان یعنی
آواشناسی، واج
شناسی، معنا و
نحو آورده شده
و از جنبه پرداخت
علمی نسبت به مسئله
زبان تركمنی بسیار
فقیرانه تهیه شده
است. در مقایسه
با آن، كتاب « مبانی
دستور زبان تركمنی»
تألیف دكتر یوسف
آزمون بمراتب از
بار علمی و جامعیت
بیشتری بویژه در
بخش توضیح اصوات
زبان تركمنی برخوردار
است. از این رو،
ضرورت تدوین گرامر
جامع زبان تركمنی
برای تركمنهای
ایران بیش از پیش
احساس میگردد كه
امید است این امر
با تلاشهای زبانشناسان
متعهد تركمن كه
تهیه آن هم برای
نسل امروز و فردای
مردم تركمن و هم
بعنوان
منبع برای تحقیقات
زبانشناسان غیر
تركمن كشورمان
اهمیت دارد، هر
چه زودتر صورت
گیرد.
در این نوشته
تلاش بر آن است
كه در حد توان تصویر
هر چه جامع تری
از مبانی زبان
تركمنی ارائه گردد.
پرداخت به این
امر از دوجنبه
حائز اهمیت است:
یكی اینكه نسل
نوین با ساختار
كامل زبان تركمنی
نه به گونه ای محاوره
ای، بلكه علمی
آشنا میگردد، دیگر
اینكه پرداخت به
این مسئله خود
پاسخی است به كوته
نظران شوونیست
و نژاد پرستی كه
با هدف تحقیر ترك
زبانان و اثبات
برتری خود به هر دستاویزی
متوسل شده و می
شوند كه زبانهای
تركی را « نارسا»،
« غیر علمی» ،« فقیر»
و غیره معرفی نمایند.
برای وارد شدن
به موضوع مورد
بحث، الزامی است
كه نخست به اصول
و مفاهیم رایج
در علم زبانشناسی
كه بدون آنان درك
مباحث بعدی و برخی
اصطلاحات مختص
زبانشناسی دشوار
خواهد بود، توضیحاتی
داده شود.
آنطور
كه پیداست، بشر
از دیرباز بصورت
اجتماعی می زیسته
و یكی از مهمترین
نیازهای آدمی در
زندگی اجتماعی
برقراری ارتباط
با همنوعان و ایجاد
تفهیم و تفاهم
است. در این میان،
زبان مهمترین ابزار
و وسیله او بشمار
می آید. در واقع،
زبان یك نهاد اجتماعی
است كه افراد
یك اجتماع بمنظور
آگاهی از مقاصد
و نیات یكدیگر
و برای برقراری
ارتباط با همدیگر
عناصر آنرا برقرار
كرده اند.
از سوی دیگر،
زبان نه تنها مهمترین
وسیله ارتباطی
بشر، بلكه پایه
اغلب نهادهای دیگر
اجتماعی نیز می
باشد و بدلیل سرشت
اجتماعی خود هماهنگ
با اختلاف اجتماعات،
مختلف می باشد.
بدیگر سخن، با
اینكه این نهاد
در همه اجتماعات
بشری وجود دارد
و وظیفه و نقش آن
در همه جا یكسان
است، لیكن شكل
آن الزاما در همه
جوامع یكسان نیست
و نحوه عمل آن در
هر اجتماع با اجتماع
دیگر آشكارا تفاوت
دارد.
نكات كلی و با
ارزش دیگری نیز
در مورد زبان وجود
دارد. اولا در ارتباطات،
زبان فقط یك نظام
آوایی نیست، بلكه
بصورت نوشتار نیز
به كار می رود و
در نتیجه به زمان
و مكان خاصی محدود
نمی گردد. ثانیا
هر زبانی هم قراردادی
و هم نظام دار است.
این موضوع به این
مفهوم است كه هرگز
دو زبان دقیقا
مشابه هم عمل نمی
كنند، با وجود
این هر زبان قوانین
خاص خود را دارد.
مثلا كلمه « آب» ،
در انگلیسی « water » در روسی،
« Вода »
و در فرانسوی « eau » نام داشته
و هیچ ارتباط ذاتی
بین این كلمات
با تركیب شیمیایی
H2o
با فرمول آب
ندارد. انتخاب
كلمات اختیاری،
یعنی غیر قابل
پیش بینی است،
اما مردم انگلیسی
و روسی و فرانسوی
مرتبا و از روی
عادت این كلمات
را برای اشاره
به آب بكار میبرند.
در این رابطه،
هیچ راهی نیست
كه بتوانیم بگوییم
یكی از آنها طبیعی
تر و قابل قبول
تر از بقیه است.
زبانها از نظر
انتخاب و تركیب
واژه ها اختیاری
اما منظم هستند.
غیر
از آن، هیچ زبان
ضعیف و یا بدوی
وجود ندارد. مردمانی
ممكن است در شرایط
بسیار ابتدایی
زندگی كنند، اما
زبانهایشان به
یك اندازه پیچیده
بنظر آید و همگی
كاملا متناسب با
احتیاجات مردم
باشد. قبلا تصور
می شد كه در دنیا
زبان ساده ای وجود
دارد كه نوعی پیوند
ناشناخته بین ارتباطات
حیوانی و زبان
جوامع پیشرفته
است. مردمی را در
نقاط دوردست آفریقا
و یا استرالیا
یافته اند كه راه
و روش زندگی آنان
پس از هزاران سال
تغییری نكرده است.
با وجود آن، این
زبانها به اندازه
زبان سایر نقاط
جهان، دقیق، بسیار
سازمان یافته و
قابل انعطاف و
مفید می باشد. البته
باید توجه داشت
كه تمام زبانها
در تاریخ زندگی
خود یكسان متحول
و دگرگون نشده
اند، بلكه هر زبان
در مسیر و جهتی
خاص تحول یافته
و از اینروست كه
امروزه مثلا زبانهای
« اورال- آلتای» با
اینكه در یك شاخه
زبانی مشترك قرار
دارند، اما بدلیل
اینكه در طول تاریخ
زندگی خود مسیرها
و جهات مختلفی
را پیموده و تحت
تأثیر عوامل دگرگون
كننده متفاوتی
قرار گرفته اند،
با یكدیگر فرق
داشته و هر یك زبانی
مشخص از دیگری
است.
تسلط
به یك زبان به معنی
توانایی ایجاد
الگوهای نامحدودی
در آن زبان است
كه برای سایر اهل
زبان نیز قابل
فهم باشد و علاوه
بر آن، فرد بتواند
الگوهای زبانی
بی نهایت زیاد
سایر استفاده كنندگان
زبان را نیز درك
كند. بنا بر این
زبان یك فرآیند
دوطرفه است كه
مستلزم تولید و
دریافت می باشد.
تا
آنجاییكه به گفتار
مربوط می شود،
این فرآیند مستلزم
هماهنگی صدا با
معنا و معنا با
صداست. از طرف دیگر،
كاربرد زبان نوشتاری
نیاز به هماهنگی
و ارتباط ( و گاهی
اوقات صداها) با
یك علامت قابل
روئت دارد. بطور
كلی، عضو هایی
كه در گفتار به
نوعی به كار می
آیند، اندامهای
گویایی نامیده
می شوند. لذا با
توجه به اینكه
منشاء صدا هوای
بازدمی است كه
از ششها بیرون
می آید و بواسطه
نای به حنجره می
رسد و در آنجا با
تار آواها برخورد
نموده پس از عبور
از تار آواها
یا به دهان و یا
به بینی ختم میشود
و در دهان نیز با
تغییراتی كه در
وضع زبان بوجود
میاید و یا با تغییرات
شكل لبها و فاصله
فك ها، اصوات مختلف
پدید می آیند،
شش، نای، حنجره،
بینی( خیشوم)، دهان،
زبان، دندانها
و لبها اندامهای
گفتار به شمار
می روند.
از
نظر گفتار مهمترین
عضوی كه درون حفره
دهان قرار دارد
زبان است. این عضو
بعلت فراوانی عضلات
متشكله اش به آسانی
می تواند به هر
سو در دهان حركت
كند. اشكال گوناگونی
كه زبان بهنگام
ادای اصوات به
خود میگیرد و حركتهای
مختلف آن، شكل
و وضع و حجم حفره
دهان را نیز تغییر
می دهد و با هر تغییری
آوایی تازه ایجاد
میشود. تأثیر فراوان
شكل و وضع زبان
در دهان و دخالت
آن در پدیدار شدن
اصوات گوناگون
و در نتیجه نقش
عمده این عضو در
گفتار موجب شده
است تا مهمترین
وسیله ارتباط بشر
با نام این اندام
یعنی زبان خوانده
شود.
آوا
یك پدیده مادی
و فیزیكی است كه
از طریق گوش دریافت
می شود و نمی تواند
جزئی از نظام ذهنی
بشمار آید. با اینهمه،
آوا بصورت ماده
ای كه نظامهای
زبانی در آن نمودار
می شود با زبان
رابطه پیدا میكند.
از این نقطه نظر
می توان گفت نسبت
زبان با آوا همانند
نسبت مجموعه نت
های یك دستگاه
موسیقی است با
صورت اجرا شده
آن. به عبارتی دیگر،
آوا نشانه مادی،
محسوس و گفتاری
برای نظامهای مجرد
و ذهنی زبان است.
با
توجه به توضیحات
فوق می توان گفت
كه آواشناسی، مطالعه
و توصیف علمی آواهای
زبان است. توانایی
انسان چه در زمینه
تولید و چه دریافت
آواهای گوناگون
از دیدگاه نظری
نامحدود است و
هر زبانی در حوزه
محدودی كه خاص
آن زبان است از
پاره ای از این
توانایی كلی استفاده
می كند. در آواشناسی
تلاش میگردد كه
روش، نظام، قواعد
و الگوهایی عرضه
شوند كه با استفاده
از آن بتوان هر
صدایی را توصیف
نمود.
بدین
ترتیب، آواشناسی
كه به اصوات فیزیكی
واقعی توجه دارد،
به شناخت مواد
خامی كه زبان از
آنها ساخته میشود
می پردازد و وضعیت
تار آواها، زبان
و دندانها را ضمن
تولید اصوات مورد
بررسی قرار داده،
امواج صوتی را
ضبط میكند و به
تجزیه و تحلیل
آنها می پردازد.
اینگونه تحقیقات
را كه وظیفه اصلی
آن بررسی و شناخت
آوا بعنوان یك
پدیده فیزیكی و
مادی است، آوا
شناسی (Phonology ) می نامند.
آوا
شناسی با توجه
به زمینه تحقیقات
خود به سه قسمت
تقسیم می شود: آوا
شناسی فیزیكی
( acoustic phonetics )، آوا
شناسی شنیداری
( auditory
phonetics )، و آوا شناسی
فراگویی یا تولیدی
(articulatory
phonetics ). آوا شناسی
را باید در شمار
مقدمات زبانشناسی
دانست، زیرا پژوهشهای
زبانی را باید
با مطالعه آواهای
زبان آغاز نمود،
به بیانی دیگر،
مطالعه آوا شناسی
بر بخشهای دیگر
زبان مقدم بوده
و نمیتوان بدون
شناخت آواهای
یك زبان به نظام
موجود بین آنها
و قواعد حاكم بر
آن نظام دست یافت.
از
آنجا كه در اغلب
خطوط در برابر
همه آواهای زبان
حرف مشخصی وجود
ندارد، برای ثبت
آواهای زبان معمولا
از علایم بین المللی
الفبای لاتین IPA استفاده
می شود. برگردان
تمام اصوات و آواهای
یك زبان را به خط
لاتین اصطلاحا
آوانویسی نامیده
و آن معمولا بدو
صورت انجام می
گیرد: یكی آوانویسی
صوتی یا فونتیكی
كه تمامی خصوصیات
آوایی زبان اصلی
را نشان میدهد
و اصطلاحا آوانگاری
خوانده می شود،
و دیگر آوانویسی
فنولوژیكی یا واج
نویسی است كه واحدهای
آوایی را از نظر
نقش آنها در زبان
نشان داده و اصطلاحا
واج نگاری نامیده
می شود.
به
لحاظ تنوع صداهای
هر زبانی، طبیعتا
شكل بیان و اندامهایی
كه در تولید آنان
دخالت دارند از
یكدیگر متمایز
میباشند. مثلا
در بیان دو صدای
« t
» و « b » شركت اندامها
یكسان نمی باشند.
از آنجا كه در این
نوشته در توضیح
محل و نحوه تولید
اصوات و صامتها
لاجرم به عناوین
صداهای مختلف اشاره
خواهیم نمود، از
این رو توضیحی
بر مفهوم این عناوین
كه تلاش گردیده
است با اصطلاحات
مستعمل در زبانشناسی
ایران هماهنگ باشد
آورده می شود.
الف-
بندشی ها: مستلزم
انسداد كامل در
نقطه ای از دهان
است و فشاری در
پشت آن انسداد
بوجود می آید و
وقتی هوا ناگهان
آزاد میگردد یك
صدای بندشی تولید
میشود. انسدادها
می توانند بوسیله
دولب مانند تولید
دولبی های / p / و / b /، فشار
زبان به لب لثه
ها مثل بندشی های
لثوی / t / و / d /، یا فشار
پشت زبان به نرم
كام مانند انسدادهای
ملازی / k / و / g / بوجود
آید.
ب-
سایشی ها: این
اصوات ناشی از
انسداد ناقص در
بعضی نقاط دهان
می باشند. هوا از
طریق كانال باریكی
با سایش مسموعی
خارج می شود. اگر
دندانهای بالایی
خود را به لب پایین
بچسبانید و اجازه
دهید كه هوا از
بین آنها عبور
كند، می توانید
اصوات سایشی لبی
دندان / f / را تولید
نمایید و اگر نوك
زبان را به لبه
لثه ها بچسبانید
اصوات سایشی لثوی
مثل / s / و / z / تولید
می شود.
پ-
لرزشی ها: این
اصوات مستلزم انسدادهای
متناوب هستند و
با تماس یا ضربات
مكرر زبان با نقطه
ای از دهان تولید
می شوند، مثل صدای
/ r
/ .
ت-
روان ( جانبی ها):
این اصوات نیز
مستلزم انسدادهای
جزیی در دهان می
باشند. جریان هوا
توسط نوك زبان
بسته می شود ولی
از اطراف زبان
هوا عبور می كند،
مثل صدای / l /.
ث-
خیشومی ها: این
اصوات مستلزم انسداد
كامل دهان می باشند.
نرم كام پایین
می آید و هوا از
بینی عبور میكند،
مثل صداهای /m / و /n / و صدای /ň / در زبان
تركمنی.
ج-
انسدادی- سایشی
ها: انسدادی- سایشی
ها تركیبی از صداهای
مختلف هستند. ابتدا
انسداد كاملی همانند
بندشی ها بوجود
می آید و سپس با
رهایی ملایم و
سایشی داری شبیه
سایشی ها می شود،
مثل صداهای /ç / و /j /.
چ-
لغزشی ها: این
اصوات تا حدی مشابه
حروف صدا دار
یا مصوتها هستند،
ولی بهر حال مانند
صامتها عمل میكنند.
به این صداها نیم
واكه نیز گفته
می شود، مثل صدای
/w
/.
محل
تولید واجگاههای
متداول زبان تركمنی
عبارتند از:
دولبی
ها ( مثل p,m,b )، لب
و دندانیها ( مثل
f
)، میان دندانیها
( مثل s,z )، دندانی
لثوی ها (مثل t,d ) لثوی ها ( مثل
l
)، لثوی كامی
ها ( مثل ç,j
)، كامی ها ( مثل
ý
)، نرم كامی ها
( مثل k,g )، پس
نرم كامی ها ( مثل
« ق » k ،
و « خ » h )، و چاكنایی
ها ( مثل « ح » h ).
بدین
ترتیب، آنچه را
كه توضیح دادیم
میتوان در جدول
زیر بدین صورت
نشان داد:
نرمكامی كامی لثوی دندانی دندانی نحوه تولید
l روان(جانبی)
5- حروف و صدا
آنطور
كه پیداست، گرافیك
عربی برای نشان
دادن كامل صداهای
زبان تركمنی كفایت
نمی كند، از این
رو برای ادای نسبتا
درست برخی صداها
از علایم مشروطی
استفاده شده است.
در این رابطه تلاش
بر آن است كه حروف
بكار رفته برای
تلفظ صداها با
علایم مورد استفاده
كنونی در میان
ترك زبانهای ایران
هماهنگ باشد، با
این توضیح كه تنها
بجای صداهای « o » و «
u » كه در
نوشتجات داخل كشور
چه در میان آذریها
و چه تركمنها بصورت
های« او- و » و « اوُ
–
وُ » آورده می
شوند، از اشكال
« اوُ- وُ
» و « او- و» استفاده
میگردد. علاوه
بر آن، گرافیك
لاتین مورد استفاده
قرار گرفته در
این نوشته، گرافیك
حاضر در تركمنستان
می باشد. بدین ترتیب،
میتوان الفبای
زبان تركمنی را
بصورت زیر دسته
بندی نمود:
1- اصوات(
حروف صدادار):
آ،ا
( a ) ،
ﻪ - ﻩ
( e )
، أ ( ä ) ، اﻴ - ﻴ
(i ) ، اﻴ - ﻴ (y ) ، اوُ- وُ
( o ) ، او- و (u ) ، اؤ- ؤ (ö ) ، او- و (ü ) .
2- صامتها
( حروف بیصدا):
ب
(b )، پ (p )، ت (t )، ج (j )، چ (ç
)،ح (h )، خ (h )،د (d )،ر (r )، ز (z )، ژ (Ž )، س (s )، ش (ş )، غ (g )، ف (f )،ق (k )، ك (k )، گ (g )، ل (l )،م (m )، ن (n )، نگ (ň )، و (w )، ی (ý ).
در
رابطه با حروف
و صدا باید توضیح
داده شود كه حروف
شكل نوشتاری صداها
بشمار می آیند،
اما در عین حال
باید به این مسئله
توجه داشت كه حروف
هیچ زبانی انعكاس
دهنده كامل صداهای
آن زبانها نیستند.
میزان هماهنگی
بین این دو عنصر
در برخی زبانها
بیشتر و در برخی
دیگر كمتر می باشد.
مثلا در زبان آلمانی
صدای «i » با حروف
«i » و «ie » در كلماتی
مثل «Fibel
» و «Stier
» و صدای «k » با حروف «k,kk,ck,q,ch » در كلماتی
مثل «kalt, Mokka, dick, quelle, Fuchs » آورده می شود.
از این رو باید
توجه داشت كه هر
چند تلاش جهت انطباق
و نزدیكی هر چه
بیشتر رابطه حروف
و صدا از نقطه نظر
هم تلفظ و هم نگارش
درست اهمیت زیادی
دارد، اما برخی
زبانشناسان اعتقاد
دارند كه جایگزینی
حروف متناسب برای
هر كوچكترین صدا
مسئله فراگیری
زبان را دشوارتر
و پیچیده تر می
نماید. مثلا در
زبان تركمنی با
گرافیك كریل برای
صداهای «
غ (نرم)، ق (نرم و
سخت)، گ ( نرم و سخت)
» تنها از یك حرف«
Г
» استفاده می گردد،
و درست خواندن
كلمات با اینگونه
صداها تنها برای
آن كسانی میسر
است كه با
قانون هارمونی
اصوات در
زبان تركمنی آشنا
باشند.
تا حال حاضر،
ما در وجه كلی آن
با سه نوع گرافیك
زبان تركمنی روبرو
بوده و می باشیم:
عربی، كریل و لاتین.
الف- گرافیك
عربی. این
گرافیك كه بدنبال
تسلط اسلام در
بین تركمنها جایگزین
خط اویغوری گردید،
شاید نامناسبترین
گرافیكی است كه
در زبان تركمنی
بكار رفته و می
رود. فقدان حروف
مشخصی برای اصوات
كه آن تنها خود
را در شكل ضمه و
فتحه و كسره نمایان
می سازد، مسئله
نگارش و تلفظ كلمات
تركمنی را دچار
اشكال میكند، بطوریكه
در كتب مختلف چه
كلاسیك و چه معاصر
كلمات مشابه با
صورتهای مختلف
نگاشته شده اند: مثلا تنوع
شكل نوشتاری كلمه
« gelen
» بصورتهای
« گه له ن، گلن، گه
لن » حكایت
از آن دارد كه این
گرافیك در پاسخ
به زبان نه تنها
تركمنی، بلكه حتی
خود زبان فارسی
نیز دچار كمبودهای
جدی است. علاوه
بر آن، عدم آشنایی
بسیاری از تركمنها
با قانون هارمونی
اصوات زبان تركمنی
موجب آن گردیده
است كه نگارش كلمات
تركمنی بیش از
پیش درهم بر هم
گردد. برای مثال
توجه كنید به قطعه
ای از شعر زیر:
با گرافیك
عربی با
گرافیك لاتین
كوپ
قاراشدیم سنگ
یولینگه kup garaşdim (seň,säň,soň)
ýuliňe
چون
عاشیقیم اول خالینگه
çun(çon) aşigim ul haliňe
(فصلنامه فراغی،
سال دوم، شماره
ششم، صفحه 45)
اما بیان درست
این قطعه شعر بدین
صورت است:
كؤپ قاراشدیم
سه نگ یوُلینگا köp garaşdym seň ýolyňa
چون
عاشیقام اوُل خالینگا çün aşygam ol halyňa
همانگونه كه
ملاحظه میگردد،
در این قطعه شعر
اساسا قانون هارمونی
اصوات رعایت نگردیده
و در سیلابی كه
قاعدتا میبایست
یا از اصوات نازك
و یا خشن استفاده
گردد، تلفیقی از
آن دو دیده می شود.
ب- گرافیك
كریل. این گرافیك
كه در شوروی سابق
بدنبال گرافیكهای
عربی و لاتین جانشین
گردید، شیوه نگارش
و همینطور خواندن
متون تركمنی را
تسهیل تر نمود.
اما علیرغم آن،
در این گرافیك
نیز در نوشتن برخی
صداهایی كه آهنگ
متفاوتی دارند
از حروف واحدی
استفاده میگردد
كه همانگونه كه
اشاره گردید تلفظ
صحیح اینگونه كلمات
تنها برای آشنایان
با قواعد زبان
تركمنی مقدور می
باشد. بطور مثال
كلمه « قازان- газан » ( دیگ) را
می توان براساس
این گرافیك در
عین حال « گازان
»، ویا كلمه « قاقا
– кака
» ( پدر- پدر بزرگ)
را یهمان ترتیب بصورت « كاكا»
تلفظ نمود. در حالیكه
برای سهولت در
درست خواندن كلماتی
اینگونه میتوان
بدون آنكه آن را
تابع قانون هارمونی
اصوات نمود، از
حروف متفاوتی استفاده
نمود.
نقص دیگری
كه هم در این گرافیك
و هم عربی بوضوح
آشكار است، عدم
تمایز مابین صداهای
كوتاه و كشیده
و نحوه نگارش آنان
است. بطور نمونه،
كلمات « اوُت » ( علف
) و « اوُت » ( آتش ) با
اینكه در اولی
صدای « اوُ » كوتاه
و در دومی صدای
« اوُ » كشیده می باشد،
اما شكل نگارش
واحدی دارند: « اوُت
– ot » و تشخیص
تفاوت معانی آنان
تنها در جمله مشخص
میگردد. بر این
اساس نباید تعجب
نمود كه اگر روزی
مترجمی مثلا جمله « سامار
قاندا اوُت دوشدی
» ( سمرقند آتش گرفت
) را بصورت « سمر قند را
علف فرا گرفت » ترجمه
كند.
پ- گرافیك لاتین.این گرافیك
كه در حال حاضر
از سوی بخش اعظم
ترك زبانهای دنیا
مورد استفاده قرار
میگیرد، در عین
حال تفاوتهایی
را نیز در شیوه
نگارش برخی صداها
بهمراه دارد. این
گرافیك در تفاوت
از گرافیك عربی
امكان تلفظ درست
تر صداهای زبان
تركمنی را میسر
ساخته و از سوی
دیگر، در آموزش
زبان تركمنی و
بیان درست كلمات
بویژه برای كودكان
تركمنی كه عمدتا
با گرافیك لاتین
آشنایی دارند بسیار
مساعد تر می باشد.
جای تأسف آنكه،
مابین دول مختلف
ترك زبان تفاوتهایی
در بكار گیری صداهایی
كه مشتركا ادا
میگردند دیده می
شود. بطور نمونه
صدای « اﻴ - ﻴ
» در
زبانهای تركی آذری
و تركیه بصورت
«ı » و در تركی
تركمنی بصورت «y » ویا صدای
« أ » در تركی آذری
بهمان صورت كریل
یعنی « Ə »،
در تركی تركیه
بصورت « e » و در
تركی تركمنی بصورت
« ä » مورد
استعمال قرار میگیرد.
علاوه بر آن، در
رابطه با صدای
« گ (نرم و سخت)- غ- ق
( نرم) » در تركمنستان
بهمان شیوه قدیم
تنها از حرف « g »،
در تركی آذری و
تركیه برای صدای
« گ » از « g » و صدای « غ- ق (نرم)
» از «ğ » استفاده میكنند.
در صورتی كه میتوان
برای آواهای همگون
بین زبانهای مختلف
حروف واحدی را
برگزید و تفاوت
در این امر به هیچ
وجه با تفاوت قواعد
فونتیكی این یا
آن زبان ربطی ندارد.
همانگونه كه
اشاره گردید، بیان
درست كلمات به
میزان زیادی به
نگارش درست آنان
بستگی دارد و این
مسئله در عالم
علم زبانشناسی
و انتقال صحیح
واژه ها از نسلی
به نسل دیگر بسیار
حایز اهمیت می
باشد. از سوی دیگر،
در مقیاس جهانی
باید آنچنان شرایطی
فراهم گردد كه
بر فواصل تصنعی
و بكارگیری حروف
مختلف برای صداهای
واحد پایان داده
و برای هماهنگی
هر چه بیشتر مابین
گرافیكهای چه عربی
و چه لاتین تلاش
گردد.
در رابطه با
گرافیك عربی آنطور
كه دیده میشود
در بكارگیری علایم
برای اصوات و شیوه
نگارش كلمات مركب
تفاوتهایی وجود
دارد. از این رو
جهت هماهنگی بیشتر
مابین ترك زبانها،
چه آنهایی كه از
گرافیك عربی استفاده
میكنند و چه آنهایی
كه گرافیك لاتین
را برگزیده اند،
اصلاحات زیر را
پیشنهاد می نمایم:
1- برای
صدای «o » از
گرافیك « اوُ – وُ » كه
در عین حال در زبان
فارسی نیز برای
ادای این صدا از
علایم فوق استفاده
میگردد، بكار گرفته
شود. مثل كلمات:
یوُل ، اوُرتا
، دوُغری ، و ……….
2- برای
صدای « u » از
گرافیك « او – و » استفاده
گردد. مثل كلمات:
اوزین ، دوز ، قوُیون
، و ………
3- صدای « E » كه
در زبان تركمنی
كاربرد زیادی دارد،
در هنگام نگارش
آن در بسیاری از
منون تركمنی یا
آن آورده نمی شود
و یا بصورتهای
« ﺋ - ﻪ - ﻩ - ا
» و یا اینكه بصورت
تلفیقی از آنان
نمایش داده می
شود. لذا منطقی
آن است كه بر این
تعدد بكارگیری
حروف مختلف برای
صدای فوق پایان
داده و در همه حالات
تنها از گرافیك
« ﻬ - ﻪ - ﻩ
» برای
نشان دادن آن استفاده
نمود. مثل كلمات:
گه لدی، سه نده،
كه ته ك، و ….. . البته ، كلمات
عاریتی استثناء
بوده و می توان
آنان را بهمان
شكل مرسوم بكار
گرفت.
4- در رابطه
با صداهای « گ (نرم
و خشن)، غ- ق ( نرم و
خشن) و ك- ق » و همینطور
صداهای كوتاه و
كشیده، گرافیك
موجود عربی برای
نشان دادن همه
این صداها محدود
است و تنها در رابطه
با صداهای كشیده،
آنطور كه در كتاب
« خودآموز تركمنی»
مراد دردی قاضی
آورده شده است،
بر روی صداهای
كشیده تنها علامتی
بشكل « ′ » آورده
شده است، و برای
نشان دادن این
صداها یا باید
حروف جدیدی را
ابداع نمود و
یا به سبك آقای
قاضی از علایم
خاصی استفاده نمود.
اما
در رابطه با گرافیك
لاتین، امكان همگرایی
و واحد سازی برخی
صداها كه در میان
دول ترك زبان متفاوت
از یكدیگر بكار
گر فته می شوند
و همینطور نمایش
درست صداهای كوتاه
و كشیده وجود دارد.
آنطور كه پیداست
این تفاوتها در
صداهای « اﻴ - ﻴ
» ، «
أ » ، « غ- ق (نرم و خشن)
» ، « ج » ، « ح- خ » ، « ی » ، «
و » ، « ژ » بوده
و آنان بترتیب
در زبان تركی تركمنی
بصورتهای « ž,w,ý,
h, j, g , k , ä , y » ، در تركی
آذری بصورتهای «
j,v,y,
h-x , c , g- ğ ,k- q , ə, I » و در تركی تركیه
بهمان صورت تركی
آذری آورده می
شود، با این تفاوت
كه در آن صدای « أ
» در تركی تركیه
بشكل «e » بكار
گرفته می شود. اما
درست آن است كه
بر این چندگانگی
نگارش این صداها
كه از هیچگونه
استدلال و پشتوانه
علمی نیز برخوردار
نمی باشند پایان
داده و در جهت تدوین
یك الفبای واحد
بین المللی برای
ترك زبانهای دنیا
حركت نمود.
در این رابطه
مثلا قابل درك
نیست كه چه اصراری
وجود دارد كه در
تركمنستان برای
دوصدای مختلف مثل
« گ و غ » و یا « ك و ق » بهمان
شیوه سابق تنها
از یك گرافیك استفاده
نمود، در حالیكه
می توان با استفاده
از گرافیك های
موجود لاتین مسئله
نگارش و همینطور
خواندن كلمات با
اینگونه صداها
را تسهیل نمود.
مثلا می توان كلمه
« آغلاماق » را بصورت
« ağlamaq » ، كلمه
« گه لمه ك » را بصورت
« gelmek » ، كلمه
« آقماق » را بصورت
« aqmaq » و نظیر
آن مورد استفاده
قرار داد. علاوه
بر آن، می توان
به كمك گرافیك
لاتین مسئله صداهای
كوتاه و كشیده
را نیز تا حدی حل
نمود، بدین صورت
كه صداهای كشیده
را با دوحرف واحد
نشان داد. مثل كلمات: oot ( آتش ) ، ýaaz ( بهار) ،maawy ( آبی)،
göör (قبر)،
soorag ( سئوال
) و نظایر آن.
منابع:
1-منابع فارسی
ـ پیرامون زبان
و زبانشناسی- محمد
رضا باطنی
ـ مبانی دستور
زبان تركمنی- دكتر
آزمون
ـ خود آموز تركمنی-
مراد دردی قاضی
ـ مدخلی بر زبانشناسی-
لرت تاد
ـ علم معانی ( لكسیكولوژی)-
دكتر محمد تقی
زهتابی
2-منابع غیر فارسی
-
Die
Sprache- John Lyons
-
Linguistik- H. Pelz
-
Туркменско-русский
учебный
словарь- Месгудов
-
Orfografik
sözlük- Azymow, çarýarow
بخش دوم: فونتیك
زبان تركمنی ( 2 )
قبل از
وارد شدن به این
بحث، ذكر دونكته
ضروری است: اول
اینكه هدف از پرداخت
به این موضوع صرفاً
تكرار كاركردهای
دیگران و بازنویسی
آثار نشر یافته
در رابطه با ساختار
زبانی تركمنی نیست،
زیرا كه قواعد
دستوری هر زبان
در خود آن زبان
نهفته است و زبانشناسان
تنها قواعد موجود
یك زبان را استخراج
نموده و آنان ضمن
نظم بخشیدن به
آن، روابط میان
اجزای مختلف یك
زبان و عملكردهای
آنان را در شرایط
مختلف زمانی بهمراه
استثنایات و ویژگیهای
آن عرضه میدارند.
در این باره آثار
زیادی از سوی دانشمندان
زبانشناس تركمن
در تركمنستان و
غیره صورت گرفته
است كه همچنان
از اعتبار علمی
خود برخوردار می
باشند. شناخت این
مسئله و كسب توان
توضیح قواعد كلی
حاكم بر زبان مادری
خود برای هر فرد
بسیار حایز اهمیت
می باشد، از این
رو در این نوشته
آنجا كه ساختار
گراماتیكی زبان
تركمنی مورد بحث
قرار میگیرد باید
بگویم كه در آن
مورد در شكل كلی
آن نظرات واحد
و تثبیت شده ای
در میان زبانشناسان
تركمن وجود داشته
و اختلافات تنها
در عملكرد برخی
از اجزای زبان
مثل تغییرات فونمها
و غیره می باشد.
بهمین جهت آوردن
آن در این نوشته صرفاً جنبه
معرفتی دارد، زیرا
كه بدون درك قواعد
كلی زبان، درك
دیگر اجزای آن
و رابطه آنان نامفهوم
خواهد بود.
دوم آنكه،
انگیزه من برای
پرداخت به این
مسئله كه در شرایط
امروز حتی از بررسی
قواعد دستوری زبان
تركمنی نیز با
اهمیت تر است،
وجود طرحها و نظرات
بسیار در هم بر
هم در عرصه گرافیكهای
عربی و لاتین ارایه
شده در داخل و خارج
از كشور می باشد.
جای تأسف آنكه
چه در عرصه گرافیك
عربی در ایران
و چه گرافیك لاتین
در میان دول ترك
زبان نظرات واحدی
وجود ندارد و برخی
صداها كه عملاً
مشترك می باشند
با علایم مختلفی
نشان داده شده
اند ( تفاوت شكل
نوشتاری این صداها
در شماره قبل آورده
شده است) كه این
امر بسیاری را
در درست خواندن
و درست نوشتن متون
زبانهای تركی دچار
مشكل میكند.
بهر حال،
بدنبال بررسی گرافیكهای
مختلف موجود در
شماره پیش در رابطه
با زبان تركمنی
و اشاره كلی به
اشكالات و نواقص آنان و با
هدف حدالامكان
یكسان سازی شكل
نوشتاری در میان
ترك زبانها با
گرافیكهای عربی
و لاتین پیشنهادات زیر را ارایه می
نمایم، با این
توضیح كه بر روی
صداهایی كه بطور
كشیده ادا می شوند
( چه گرافیك عربی
و چه لاتین) خط تیره
ای بصورت « - » اضافه
نموده ام، مثل
كلمه بآلا ( Bāla ) . شاید بزعم
بسیاری بكار گیری
این علایم زاید
باشد، این ادعا
میتواند در مورد
افرادی كه بهر
حال با نحوه ادا
و نوشتن متون تركمنی
آشنایی دارند درست
باشد، ولی در طرح
این مسئله قبل
از همه آن كودكانی
مد نظر میباشند
كه در آغاز پروسه
فراگیری زبان مادری
خود قرار دارند
و با این چشم انداز
كه كودكان ما با
متد درست خواندن
و نوشتن زبان مادری
خود آشنا گردند،
آوردن اینگونه
علایم بویژه در
كتب دوران دبستان
نه تنها ضروری،
بلكه بسیار با
اهمیت است.
الف-
اصوات ( حروف صدادار):
آ-ا
( a )، ِا( e )، أ ( ä )، اﻴ - ﻴ (i ( ، اﻴ - ﻴ ( y )، اوُ- وُ
(o
)، او- و ( u )، اؤ- ؤ ( ö )، او- و (ü )
آ-ا
( a )- مثل كلمات
آدام( ādam )، آت( at )، آقماق(aqmaq )، آشماق(
āşmaq )، آغلاق(
āğlaq)،…
ِا( E ) - مثل كلمات گه لدی( geldi )، جه ره ن( jeren )، چؤره ك( çörek )، سه میز( semiz )
أ-
(ä )- مثل
كلمات أدیك( ädik )، صحأرا( sähra )، كأدی( kädi )، دألی(
däli
)، گأمی( gämi )……
این صدا
تقریبا در همه
حالات بصورت كشیده
ادا می گردد.
اﻴ - ﻴ ( i )- مثل كلمات ایش
( īş )، دیری
( dīri
)، گیتمك
( gitmek
) ………
اﻴ - ﻴ (y )-
مثل
كلمات ایشیق ( yşyq )، بالیق ( bālyq
)، سیغیر ( syğyr ) ،…………
اوُ-
وُ ( o )- مثل
كلمات اوُت ( ot )، اوُت ( ōt ) سوٌراغ ( sōrağ )، …………
او- و
( u
)- مثل
كلمات اوزین ( uzin )، بوزلیق
( būzlyq
)، غوراتماق
( ğuratmaq )،…….
اؤ- ؤ
( ö )- مثل كلمات
اؤكوز ( öküz )، كؤینك ( köýnek )، سؤیگی (söýgi )،………
او-و ( ü )- مثل كلمات اوچ
( üç )، سورمك
( sürmek
)، چوره مك
( çüremek )،…….
ب-
صامتها
( حروف بیصدا):
ب ( b )، پ ( p )، ت ( t )، ج ( j )، چ ( ç )، ح
( h )، خ( x )، د ( d )، ر ( r )، ز ( z )، ژ ( ž )، س ( s )، ش ( ş )، غ ( ğ )، ف ( f )، ق ( q )، ك ( k )، گ ( g )، ل ( l )، م ( m )، ن ( n )، نگ ( ň )، و ( w )، ی (ý ).
ب ( b )- مثل
كلمات باغشی
( bağşy )، سبأپ
( sebäp
)، تربیه
( terbiýe
)،……….
این صدا در زبان
تركمنی در آخر
كلمه بصورت صدای
« پ » تلفظ میشود،
مثل كیتاپ، عاراپ،
گه لیپ. صدای « ب » وقتی
در جوار صداهای
« م، ن، نگ » قرار میگیرد،
بیشتر اوقات تشابه
صدایی بوجود آمده
و صدای «ب » تبدیل
به صدایی خیشومی
میگردد، مثل:
آنبار ← آممار Anbar →
Ammar
كونبه ت ← كوممه
ت Künbet →
Kümmet ( گنبد )
پ ( p ) – مثل كلمات پالتا
( palta
)، گپله مك ( geplemek
)، كیتاپ
( kitap
)،……
اگر این صدا
در آخر كلمه آورده
شود و یك پسوند
صدادار به آن بپیوندد،
صدای « پ» تبدیل به
معادل خود « ب» میشود،
مثل:
كیتاپ ← كیتابی Kitap →
Kitaby
حاساپ ← حاسابی Hasap →
Hasaby
دویپ ←
دویبی Düýp → Düýbi
استثناء:
اگر
صدای « پ» در آخر كلمه
در اصل جانشین
صدای «ف» گردد، آن
تغییر نمیكند،
مثل:
طاراپ ← طاراپی
ت ( t
)- مثل كلمات تیلكی
( tilki
)، پاغتا
( pağta )، پاراخات
( paraxat
)، ……..
اگر این صدا
در آخر كلمه آورده
شود و یك پسوند
صدادار كشیده به
آن بپیوندد، صدای
«ت» تبدیل به «د» میشود،
مثل:
آت ← آدینگ Āt →
Ādyň
سویت ← سویدیم Süýt →
Süýdim
اما در كلمات
تك هجایی مثل آت
( اسب)، اوُت ( علف)،
ایت (سگ) و غیره،
این تغییر صورت
نمیپذیرد.
ج ( j
)- مثل كلمات جه
ره ن ( jeren )، آجی ( Ājy )، مونجیق ( mōnjyq
)،…….
شكل گرافیك
لاتینی این صدا
در كتب « مبانی دستور
زبان تركمنی- دكتر
آزمون » و « خود آموز
تركمنی- مراد دردی
قاضی» بصورت گرافیك
مستعمل امروز در
تركیه یعنی بصورت
« C
» بوده در
حالیكه در الفبای
به تصویب رسیده
در تركمنستان بشكل
« J
» میباشد.
چ ( ç )- مثل
كلمات چؤره ك ( çörek )، آچ گؤز ( Āçgöz )، بگنچ ( Begenç )،…….
اگر این
صدا در آخر كلمه
آورده شده و یك
پسوند صدادار كشیده
به آن بپیوندد،
آن صدا تبدیل به
صدای « ج» میگردد،
مثل:
گویچ ←
گویجیم Güýç → Güýjim
دینچ ← دینجیق Dynç →
Dynjyq
این صدا، در
سیلاب دوم وقتیكه
بین دو حرف صدادار
قرار گیرد، بدون
در نظر گرفتن كشیدگی
و یا كوتاهی حرف
صدادار، تغییر
یافته و تبدیل
به «ج» میشود، مثل:
آغاچ ← آغاجی Ağaç → Ağajy
گؤره چ ←
گؤره جی Göreç → Göreji
ح ( h
)- مثل كلمات حالق
آرا ( halqara )، میهمان ( mihman )، صؤحبت ( söhbet)،……
شكل گرافیك
لاتینی این صدا
در كتب دكتر آزمون
و مراد دردی قاضی
به شكل «H
» بوده، ولی در
الفبای مستعمل
در تركمنستان بهمان
شیوه سابق، این
گرافیك برای دو
صدای « ح و خ » بكار
گرفته میشود، كه
بنظر من استعمال
دو گرافیك مختلف
« h,x »
برای صداهای « ح
و خ » منطقی تر است.
در بسیاری از
كلمات، صدای «ح»
در زبان تركمنی
تبدیل به صدای
«خ» میگردد، مثل
كلمات: آخمات،
راخمان و غیره.
خ ( x
)- مثل كلمات خیدیر
( xydyr
)، ساخی (
saxy
)، ماسخارا
( masxara
)،…….
در بسیاری از
كلمات، صدای «خ»
بصورت «ح» تلفظ میشود،
مثل كلمات: حالیل،
حالیس و غیره.
صدای «خ» بخصوص
در آخر كلمات غیر
تركمنی اكتراً
صدای خود را حفظ
میكنند، مثل كلمات:
چارخ، نیرخ و غیره،
در عین حال در برخی
از این كلمات اینگونه
نیز تغییرات فونتیكی
صورت پذیرفته است،
مثل كلمه: پارخ.
در عین حال، در
برخی موارد نیز
صدای «خ» در كلمات
غیر تركمنی تبدیل
به «غ» (نرم) میشود،
مثل كلمات: دیراغت،
تاغتا و غیره.
د ( d
)- مثل كلمات دألی
( däli
)، أدیم (
ädim
)، گیرده
جی ( girdeji )،
…………
ر ( r
)- مثل كلمات رحیم
سیز ( rehimsiz )، مرگن ( mergen )، قارار ( qarar )،……..
كلمات تركمنی
با صدای «ر» آغاز
نمیگردند و عموماً
در ابتدای اینگونه
كلمات افزایش صوتی
بوجود میآید، مثل
كلمات: ایرادیا
( رادیو)، ارشید
( رشید)، اره جپ ( رجب)
و غیره.
ز ( z
)- مثل كلمات زینقماق
( zyňmaq
)، زأحمت
كش ( zähmetkeş )، سازاندا
(sāzanda
)،…..
ژ ( ž
)- مثل كلمات آژدار
( aždar
)، ژورنال
( žurnal
)، ژانر (
žanr
)، …………
این صدا در الفبای
پیشنهادی مراد
دردی قاضی و دكتر
آزمون بصورت « J »، و
در الفبای تركمستان
بصورت «Ž » آورده شده
است.
س ( s
)- مثل كلمات سالام
( salam
)، اؤسمك
( ösmek
)، پارس (
pars
)،………..
ش ( ş )- مثل
كلمات شاهیر ( şahyr )، ماشغالا
( maşğala )، تانیش
( tanyş )،………
غ- ق (
ğ )- مثل كلمات غایغی
( ğaýğy )، ماغتیم ( mağtym )، جوٌغاپ ( joğap )،……
در الفبای
پیشنهادی مراد
دردی قاضی و دكتر
آزمون برای صدای
« غ- ق »( نرم) از گرافیك
لاتینی
« ğ » و برای صدای
« غ- ق »( سخت) از گرافیك
لاتینی « ģ » استفاده
شده است، با این
تفاوت كه مراد
دردی قاضی در گرافیك
عربی برای صدای
« غ» در اول كلمه
از گرافیك «ق» استفاده
كرده( مثل قارا
) ولی دكتر آزمون
آنرا به شكل « غ » آورده
است ( مثل غالام). برای این
صداها در تركمنستان
بهمان شیوه سابق
تنها از یك گرافیك
« g »
استفاده میگردد.
بنا به اصل
رابطه صدا و حرف،
طرح پیشنهادی دكتر
آزمون بویژه برای
تركمنهای ایران
در رابطه با بكارگیری
گرافیك عربی « غ
» برای نشان دادن
این صدا در همه
حالات صحیح تر
است و طرح مراد
دردی قاضی مبنی
بر بكار گیری گرافیك
« غ» برای ادای صدای
«غ- ق »( نرم) و « ق » برای
صداهای «غ- ق»( سخت)
، مسئله خواندن
و ادای این صداها
را در كلماتی چون
« قالام- غالام،
پاغتا، قارری-
غارری، قایماق-
غایماق، قاقماق
و غیره » دچار مشكل
میكند. از این رو،
بعلت محدودیت گرافیك
عربی در بیان صداهای
زبانهای تركی،
بنظر من بهتر آنست
كه برای صدای « غ
»( چه نرم و چه سخت ) تنها
از گرافیك عربی«
غ» (در همه حالات)
و لاتینی « ğ » استفاده نمود.
مثل كلمات:
غورغون
( ğurğun )، آغاچ
( Ağaç )، ساقغال
( Saqğal )، یاراغ
( ýarağ )، غالام (Ğalam )، غایماق (Ğaýmaq )، قاقماق (Qaqmaq ) و غیره. البته
در این رابطه كلماتی
چون قربان استثناء
می باشند.
در رابطه
با صدای «ع» باید
اشاره كنم كه این
صدا در زبان تركمنی
جز در مواردی كه
بخواهند شكل اصلی
كلمه دخیل عربی
را بكار ببرند،
كاربردی ندارد
و معمولا به صدای
« غ» و یا « ه» تبدیل
میشود، مثل كلمات:
شیغیر ( شعر)، شاهیر
( شاعر)، ساغات ( ساعت)
و غیره.
ف ( f
)- مثل كلمات اوفله
مك ( üflemek )،
فوندامنت ( fundament
)، ……….
در زبان تركمنی
اصولا صدای «ف» موجود
نیست و در كلمات
غیر تركمنی این
صدا بیشتر به «پ»
تبدیل می شود،
مثل كلمات: پارخ
( فرق)، پاخیر (فقیر)،
پدایی ( فدایی)،
پیدا (فایده) و غیره.
صدای «پ» در برخی
موارد بویژه در
میان تركمنهای
ایران بین دو حرف
صدادار و در مجاورت
صدای «ر» تبدیل به
صدای «ف» میشود،
مثل كلمات:
غاپی ← غافی Ğapy → Ğafy
كؤپری ←
كؤفری Köpri → Köfri
غوٌپارماق
←
غوٌفارماق Ğoparmaq → Ğofarmaq
ق (q
)- مثل
كلمات قاقا ( qaqa )، ساقلاماق
( saqlamaq
)، بارلاماق
( barlamaq
)،…….
در الفبای پیشنهادی
مراد دردی قاضی
و دكتر آزمون برای
این صدا چه درگرافیك
عربی و چه لاتین علامت مشابه
ای در نظر گرفته
شده است ( ق و q )، ولی در تركمنستان
بهمان شیوه سابق
برای این صدا و
همچنین صدای «ك»
از گرافیك « K » استفاده
میگردد.
این صدا در آخر
كلمات تك سیلابی
در صورت كشیده
بودن حرف صدادار
این كلمه و قبل
از قرار گرفتن
از حرف صدادار
دیگر، تبدیل به
صدای «غ» میگردد،
مثل كلمات:
آق ← آغیندان Āq →
Āğyndan
بآلیق ←
بآلیغی Bālyq → Bālyğy
این صدا
وقتی بین دو حرف
صدادار و یا قبل
از پسوندی مانند
– راق، - یان، - جاق،
- یار، - دی، و غیره
قرار گیرد، تبدیل
به « غ» میشود، مثل
كلمات:
داراق ←
داراغیم Daraq → Darağym
ساپاق ←
ساپاغی Sapaq → Sapağy
اوُروُق
← اوُروُغیم Oroq → Oroğym
یاراق ← یاراغی ýaraq → ýarağy
شكل نوشتاری
برخی كلمات با
این گرافیك مثل
كلمات قربان،
قلی و غیره كه حرف
اول كلمه بصورت
صدای «غ» تلفظ میشود
استثناء هستند.
ك ( k )- مثل
كلمات كیلیم ( kilim )، مكان ( mekan )، سؤیمك ( söýmek )،………
گ ( g
)- مثل كلمات گلمك
( gelmek
)، ده گیشمه
( degişme )، ته گه
له ك( tegelek )،……
در الفبای پیشنهادی
مراد دردی قاضی
برای صدای «گ» ( نرم
و سخت) دو گرافیك
لاتینی پیشنهاد
شده است كه بنظر
من ضرورتی ندارد.
ل ( l
)- مثل كلمات لاچین
( lāçyn )، اؤلمك ( ölmek )، آخال ( axal )، …………
م ( m
)- مثل كلمات میرات
( myrat
)، هامراق
( hamraq
)، اینام
( ynam
)،………
ن ( n
)- مثل كلمات ناقیل
( naqyl
)، زیندان
( zynadn
)، سایلانان
(saýlanan
)،………..
نگ ( ň
)- مثل كلمات آنگلاماق
( aňlamaq
)، منگلی
( meňli
)، منینگ
( meniň
)،………
این صدا در الفبای
پیشنهادی دكتر
آزمون بعنوان
یك صدای مستقل
آورده نشده و آن
در گرافیكهای عربی
و لاتین بصورتهای
« نگ» و « ng » نشان داده شده
است.
و (w
)- مثل كلمات واغت
( wağt )، ماوی ( māwy
)، سایلاو
( saýlaw
)،………
ی ( ý )- مثل كلمات
ییگیت ( ýigit )، بایرام ( baýram )، توٌی ( toý )،…………
2- تشابه صوتی
در زبان تركمنی
در زبان تركمنی،
بعضی از صداها
وقتیكه در كنار
هم قرار میگیرند
تشابه صوتی بوجود
می آید، یعنی
یك صدا، صدای مجاورش
را شبیه خود میسازد.
این حالت بیشتر
در زبان محاوره
ای دیده میشود
و كلماتیكه در
آنها تشابه صوتی
وجود دارد در زبان
ادبی بكار برده
نمیشوند.
ن د ← ن ن nn → nd
از تو sennen → senden
از جان jānnan → jāndan
روز günniz → gündiz
م ب ← م م mb → mm
كار دارم īşimmar → īşımbar
سرازیر
شدم īnnim → īndim
سرپا ایستادن sommolmaq → som bolmaq
ل د ← ل ل ll → ld
اگر دروغ بگوید āllasa → āldasa
آمد gelli → geldi
گرفت alli → aldi
س د ← س س ss → sd
بریدم kessim → kesdim
بس است bessir → besdir
رشد دادن össirmek → ösdirmek
س ت ← س س ss → st
بوستان bossan → bostan
غلبه üssin → üstin
پایین assyn → astyn
زس ← س س ss → zs
اگر پاك كند possa → pozsa
ت س ← س س ss → ts
اگر فرو رود bassa → batsa
اگر بخوابد ýassa → ýatsa
چ ش ← ش ش şş →
çş
سه شمع üşşem → üç şem
سه شاعر üşşahyr → üç şahyr
در عین حال
در زبان تركمنی،
صدای «ن» در پایان
هجا قبل از هم خوانهای
لبی یا لبی دندانی
به صدای «م» تبدیل
میشود، مثل كلمات:
یازده ommir → onbir
پانزده ommäş → onbäş
3. برخی تفاوتهای
این گرافیك با
گرافیك مستعمل
در تركمنستان
قبل از پرداخت
به این نكته باید
اشاره نمایم كه
در میان زبانهای
موجود در دنیا
هیچ گرافیكی وجود
ندارد كه همه جانبه
پاسخگوی تمامی
اصوات آن زبانها
باشند، ولی میتوان
با استفاده از
گرافیكهای موجود
تلاش نمود كه حدالامكان
جهت خواندن و نوشتار
دقیقتر كلمات،
تناسب معقولی بین
صدا و حرف ایجاد
نمود. از این رو
در گرافیك پیشنهادی
من نیز با توجه
به این نكته جهت
سهولت در خواندن
و نوشتن متون تركمنی
در مقایسه با گرافیك
مستعمل در تركمنستان
اصلاحاتی را وارد
نمودم كه تا حدودی
درك رابطه صدا
و حرف را تسهیل
تر مینماید. این
اصلاحات از این
قرارند:
1-
در تركمنستان
برای چهار صدای
مختلف « گ (نرم و سخت)،
و غ-ق ( نرم و سخت)
» تنها از گرافیك
« g » استفاده
شده است و همانطور
كه قبلا نیز اشاره
نمودم، تلفظ درست
كلمات با این صداها
تنها برای آن كسانی
میسر است كه با
قانون هارمونیك
زبان تركمنی آشنایی
داشته باشند. در
این باره، مراد
دردی قاضی و دكتر
آزمون برای صداهای
«گ ( نرم و سخت ) از
دوگرافیك مختلف
استفاده نموده
اند كه این مسئله
شاید در بیان و
ادای دقیقتر صداها
از جنبه علم زبانشناسی
صحیح باشد، ولی
در عمل مسئله نوشتن
و خواندن متون
تركمنی را دچار
پیچیدگی بیشتر
میكند. از این رو،
پیشنهاد من این
است كه در همه حالات برای صدای
«گ ( نرم و سخت ) » تنها
از گرافیك « g » و برای صدای
« غ- ق (نرم و سخت) از
گرافیك «ğ» استفاده شود.
مثل كلمات گیجه
( gīje)، دیله گ ( dileg )، غایغی (ğaýğy
)، تاغتا ( tağta
)، و غیره.
2-
در تركمنستان
برای دوصدای « ح
و خ » تنها از یك گرافیك
« h » استفاده
شده است كه بنظر
من میتوان برای
صدای «ح » از گرافیك
« h » و
برای صدای «خ » از
گرافیك « x » استفاده
كرد. مثل كلمات:
آخمات ( Axmat )، ساخی ( Saxy )، حالیل ( Halyl )، حالوا ( Halwa )، و غیره.
3-
در رابطه
با صداهای « ك و ق
» نیز در تركمنستان
تنها از گرافیك
« k » استفاده
میشود كه درست
خواندن و نوشتن
كلمات با این صداها
مشمول همان قانون
هارمونیك میگردد.
از این رو درست
آن است كه برای
این دو صدا، دو
گرافیك مختلف «
q » برای صدای
«ق » و « k
» برای صدای «ك
» آورده شود. مثل
كلمات قاقا ( qaqa )، آقماق ( aqmaq )، كه ركی ( kerki )، مكان ( mekan )، و غیره. البته
در این مورد، بنظر
من كلمات غیر تركمنی
مثل قربان، قلی
و غیره می توانند
بهمان شكل مرسوم
آورده شوند.
4-
از نكات
دیگر در رابطه
با شكل نوشتاری
در زبان تركمنی،
مسئله صداهای كوتاه
و كشیده میباشد.
این امر در زبان
تركمنی جهت ایجاد
رابطه ای درست
میان صدا و حرف
بسیار حایز اهمیت
میباشد و مشاهده
میگردد كه بسیاری
از افراد و بویژه
كودكان كه به كلمات
ناآشنای تركمنی
برخورد میكنند،
اكثراً آنها را
غلط تلفظ می نمایند.
از این رو جهت تشخیص
صداهای كوتاه از
كشیده الزامی است
كه این تفاوت بگونه
ای مشخص گردد. در
الفبای پیشنهادی
مراد دردی قاضی
و دكتر آزمون بدرستی
بر این تفاوت توجه
شده و در هر دوی
این الفبا خط تیره
ای بر روی صداهای
كشیده ( چه گرافیك
عربی و چه لاتین)
اضافه شده است.
در الفبای تركمنستان
این تفاوت مشخص
نیست و معانی بسیاری
از كلمات مشابه
تنها از مضمون
جمله معیین میگردد.
چند مثال:
غآر ( ğār )، اوُت
( ōt )، بآلیق ( bālyq )، بوز ( būz )، مآوی ( māwy )، ایشچی ( īşçi )، و غیره.
چند مثال
از كلماتی كه شكل
نوشتاری مشابه
ای دارند:
آچ ( گرسنه) āç ـــــــــــ
آچ ( بازكن) aç
آت ( اسم) āt ـــــــــــ
آت ( اسب) at
یآت (غریبه) ýāt ــــــــــــ
یات (بخواب) ýat یوٌل
(راه) ýōl
ـــــــــــ
یوٌل ( بچین) ýol
اوچ ( نوك) ūç ــــــــــــ
اوچ ( پرواز كن) uç اؤل
(خیس) öl ـــــــــــ
اؤل (بمیر) öl
باش ( زخم) bāş ـــــــــــ
باش (سر) baş یآز (بهار)
ýāz ــــــــــ
یاز (بنویس)ýaz
همانگونه كه
ملاحظه میگردد،
زبان تركمنی در
شكل نوشتار با
گرافیك عربی بدلیل
نبود علایم معینی
برای اصوات در
گرافیك عربی دچار
اشكال میگردد و
این معضل در رابطه
با خود زبان فارسی
نیز مطرح می باشد.
بطوریكه كلمات
مختلف فارسی بخصوص
برای مبتدیان،
بدون علایم كسره
و فتحه و ضمه قابل
خواندن درست نمی
باشد. از این رو
همانگونه كه انتخاب
علایم مختلف زبانی
برای یك زبان شكل
قراردادی دارند
و همه تلاش از آن
عبارت می باشد
كه امر درست خواندن
و درست نوشتن بر
اساس قواعد ساختار
زبانی هر زبانی
صورت پذیرد، بنظر
من جایگزینی گرافیك
لاتین با گرافیك
عربی برای زبان
فارسی می تواند
بمیزان زیادی مشكل
نوشتار و خواندن
را حل نماید. در
این رابطه تجربه
جمهوری تاجیكستان
قابل توجه است
و همانطور كه میدانیم
مردم فارسی زبان
تاجیك سالهای سال
است كه از گرافیك
دیگری استفاده
كرده و تا به امروز
نیز مشكل چندانی
در این رابطه نداشته
اند. در این رابطه
چه اشكالی دارد
كه مثلا جمله « زبان
فارسی را دوست
دارم » را بصورت
زیر بنویسیم :
zäbane farsi ra dust daräm .
البته این مشكل
زبانشناسان فارس
زبان است، ولی
آنان میتوانند
بر روی این پیشنهاد
فكر كنند. قدر مسلم
آنكه، شكل نوشتاری
زبان فارسی با
گرافیك لاتین مشمول
قاعده هارمونیك
زبان تركمنی نمیگردد
و طبیعتاً باید
كه الفبای متناسب
با صداهای موجود
در این زبان انتخاب
و تدوین گردند.
با توجه
به توضیحات فوق،
الفبای پیشنهادی
خود را بدین ترتیب
ارایه میدهم:
با گرافیك
عربی با گرافیك
لاتین
آ-ا A-a
ِا E-e
أ Ä-ä
ب B-b
پ P-p
ت/ط T-t
ث/س/ص S-s
ج J-j
چ Ç-ç
ح/ه H-h
خ X-x
د D-d
ذ/ز/ض/ظ Z-z
ر R- r
ژ ž-Ž
ش Ş-ş
غ(نرم و سخت) Ğ-ğ
ف F-f
ق Q-q
ك K-k
گ(نرم
و سخت) G-g
ل L-l
م M-m
ن N-n
نگ ň-Ň
و W-w
ی ý-Ý
ای I
ای Y-y
اوُ-وُ O-o
اؤ-
ؤ Ö-ö
او-
و U-u
او-
و Ü-ü
1- مبانی دستور
زبان تركمنی- دكتر
آزمون
2- خود
آموز زبان تركمنی-
مراد دردی قاضی
3- Türkmen dili- (6-ynjy klas)- Aşgabat, 1993
4-
Türkmençe-rusça okuw sözligi- Megsudow