سياست مشت آهنين در آذربايجان:

آذربايجاندا دمير يومروق سيياستى

 

 

در حاليكه از يك طرف بانوى فرهيخته ترك ايرانى خانم شيرين عبادى از سوى جامعه جهانى با اهداى جايزه صلح نوبل تلطيف شده است٫ و در حاليكه آذربايجان زادگاه جنبش مشروطيت و كانون آزاديخواهي و مدرنيته ايران براى استقبال از فرزند خويش در همايش سراسري كانون وكلاي ايران به روزهاي 30 مهر و اول آبان در شهر تبريز آماده مىگردد٫ در  ماههاى اخير سازمانهاي نظامي, امنيتي و اطلاعاتي با اعمال فشارها و دستگيريهاي گروهى فعالين فرهنگي و سياسي آذربايجان٫ با برخورد قهري با صاحبان انديشه ، نويسندگان و دانشجويان از جمله در شهرهاي تبريز, مياندوآب, ملکان, بناب, مرند, اردبيل, اورميه, زنجان٫ خوي٫ همدان٫ اسد آباد٫ كرج٫ قزوين٫ تهران٫ خلخال٫ مغان٫ مشگین شهر٫ جلفا٫ کليبر٫ سردرى ٫عجب شير٫ مراغه و چند شهر ديگر گامهاى تازه اى در جهت پليسي نمودن فضاي آذربايجان و محدود كردن هر چه بيشتر حقوق فرهنگى و اجتماعى تركهاى ايران برداشته اند. مدتهاى مديدى است كه علاوه بر فشارهاى عمومى سراسرى بر دانشجويان كشور٫ در خطه آذربايجان انجمنهاى دانشجويى تعطيل مىشوند٫ مخصوصا دانشجويانى كه نشريات دانشجويى تركى منتشر و يا به نحوى با اين نشريات همكارى مىكنند تحت آزار و اذيت پليسى قرار مىگيرند٫ به دادگاهها احضار٫ محاكمه و به بهانه هاى مختلف از ادامه تحصيل محروم مىشوند:

 

 

بازداشتها٫ محاكمات  و محكوميت ها:

 

پيش از و در جريان مراسم قلعه بابك تعدادي از نويسندگان, روزنامه نگاران و هنرمندان آذربايجان بازداشت شده اند. دستگيريها٫ فشارها, اخذ تعهدها و بازداشتهاي غيرقانوني بدون ارتکاب و يا محرز شدن هرگونه جرم و صرفاٌ به اتهام "قصد عزيمت به قلعه ي بابک" بوده است. برخى افراد به ستادهاي خبري سازمان اطلاعات و يا بخش حراست ادارات در شهرستانها دعوت و در مقابل اخذ تعهد مبني بر عدم شرکت در مراسم روز ملي بابک آزاد گرديده اند. حين هجوم مامورين مسلح به منازل شماري از فعالان سياسي و فرهنگي گاهى اوقات حتي اعضاي خانواده آنها مورد ضرب و شتم قرار گرفته و خود فعالين تهديد به مرگ شده اند. تعداد بازداشتىها در روزهاى نخست حدود 300 نفر بوده كه از وضعيت 124 نفر از آنها تا مدتهاى مديد خبرى در دست نبوده است و اين امر نگراني هايي را در ميان فعالان و خانواده هاي ايشان بوجود  آورده است. در اين ايام فعالين فرهنگي, نويسندگان و روزنامه نگاران آذربايجان در معرض فشارهاي مضاعفي قرار داشته اند. روزنامه ها و نشريات آذربايجان از جمله توسط ادارات ارشاد اسلامي آذربايجان مجبور به عدم چاپ اخبار و مقالات مربوط به مراسم قلعه ي بابک شده اند. (مشابه چنين اعمالى در جريان مراسم سال گذشته قلعه بابک٫ وقايع گراميداشت 21 آذر در شبستر و در اعتراضات اخير دانشجويي نيز تکرار شده است).

 

1-      کريم حسن پور: فعال فرهنگي و مطبوعاتي٫ از دستگيرشدگان شهر اورميه. به شعبه ي 2 دادگاه انقلاب اسلامي اورميه معرفي و اجازه ملاقات و انتخاب وکيل به وى نيز داده نشده است.

2-      غلامرضا اماني:‌ از فعالين‌ فرهنگى و زندانیان سیاسی آذربايجان. سه شنبه 29/7/1382 پس از تحمل سه سال زندان آزاد شد. بنا به گفته وكيل او صالح‌ كامراني‌ اخيرا با آزادي‌ مشروط‌ او موافقت‌ شده بود. آقاي‌ مهندس‌ اماني‌ طبق‌ دادنامه‌ شماره‌ 7134/179 /25/12/78 به اتهامات‌ عضويت‌ در حزب‌ غيرقانوني‌ ملي‌ اسلامي‌، تبليغ‌ عليه‌ نظام‌٫ جاسوسي‌ به‌ نفع‌ يك‌ كشور بيگانه‌ و به‌ ضرر كشور بيگانه‌ ديگر به‌ موجب‌ مواد 498 - 500 و 502 قانون ‌مجازات‌ اسلامي و‌ از طرف‌ شعبه‌ چهار دادگاه‌ انقلاب‌ اسلامي‌ (قاضي‌ علي‌ اكبري)‌ به‌ 5 سال‌ حبس‌ محكوم‌ شده‌ بود.

3-      ابراهیم رشیدی: دانشجوی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه اورميه٫ نویسنده و از فعالان آذربایجانى. روز دوشنبه 27/5/82 در شهرستان مشگین شهر دستگیر و به اورمیه منتقل گرديده بود. در سلول انفرادی نگهداشته شده است.

4-      چنگیز بخت آور: نماینده کارگران نیروگاه تبریز.در مراسم مردمی گرامیداشت مشروطیت بر سر مزار باقرخان سالار ملی (14/5/82) دستگیر شده بود. روز چهارشنبه 29/5/82 با سپردن وثیقه 20 ملیون تومانی آزاد شده است.

5-      سعيد متين پور: نايب رئيس جبهه مشاركت زنجان. نويسنده٫ روزنامه نگار, شاعر, منتقد ادبی و فعال فرهنگی سياسی آذربايجانی٫ ليسانس فلسفه از دانشگاه تهران و از امضاء کنندگان منشور آذربايجان می باشد. روز سه شنبه 1/7/82 ساعت 9 صبح در محل کار خود در استانداری زنجان توسط نيروهای حفاظت اطلاعات نيروی انتظامي دستگير و به تبريز انتقال داده شده است. قبلا مامورين اطلاعاتی چندين بار با وی در خصوص مراسم روز  ملی بابک صحبت کرده بودند. در تاريخ 3/7/82  آزاد شده است.

6-      عباس لسانی: به اتهام تجزیه طلبی و تبلیغ عليه نظام از طريق به راه انداختن تشکيلات غيرقانونی از تاریخ 1/6/1382 در شهر اردبيل در بازداشت بسر میبرد. روز دوشنبه 24/6/1382 با قرار وثیقه پنج ملیونی آزاد شده است. از چندين روز قبل از بازداشت تحت مراقبت ماموران اطلاعات قرار داشته و در صحبت ها از او فيلم و عکسهای مراسم قلعه بابک درخواست می شده است. او مدت طولانى بدون محاكمه در زندان بسر برده است. و بعد از آن با اينکه قرار وثيقه ی 5 ميليون تومان از طرف خانواده او تامين شده بود بازپرسی شعبه اول دادگاه اردبيل مدتها از آزاد نمودن وى سرباز زده است. نامبرده در نتيجه عدم پاسخگوئی قاضی مربوطه و فشارهای روحی و روانی بر وى دست به اعتصاب غذا زده و از هرگونه  صحبت بدون حضور وکيل و قاضی خوداری ورزيده است.

7-      پرويز سيابی گرجان: به اتهام تجزیه طلبی و تبلیغ عليه نظام از طريق به راه انداختن تشکيلات غيرقانونی دو روز پس از آقاى عباس لسانى در شهر اردبيل بازداشت شده است و دوشنبه 24/6/1382 با قرار وثیقه سه ملیونی آزاد شده است. با اينکه قرار وثيقه ی 3 ميليون تومانی برای آقای پرويز سيابی از سوی خانواده های اش تامين شده بود بازپرسی شعبه اول دادگاه اردبيل از آزاد نمودن او سرباز زده است. قاضی اسلامی برخوردهای زننده و همراه با توهين و افترا با خانواده وی داشته است. پرويز سيابى هم در زندان دست به اعتصاب غذا زده است و بدنبال اعتصاب غذا وضعيت عمومی آقای سيابی وخيم گرديده و تحت نظر پزشک قرار گرفته است. فعالين سياسی و فرهنگی آذربايجان طی طوماری خطاب به رياست کميسيون اصل 90 مجلس شورای اسلامی خواستار رسيدگی فوری آنها به وضعيت زندانيان سياسی آذربايجان از جمله پرويز سيابى گرجان و عباس لسانى شده بودند.

8-      داريوش عبدى: توسط اطلاعات به اتهام سازماندهى مراسم قلعه بابك در اردبيل بازداشت شده است.

9-      محسن کیومرثی٫ حسین کیومرثی و وحید قليزاده: از فعالين آذربايجانى شهرستان جلفا. پس از چهار روز بازداشت به قيد ضمانت آزاد شده اند.

10-   همچنين يوروش مهرعلي بيلي، ستار حسيني، لطيف حسيني، حسين مناف، مرتضي محمودي، مجتبي محمودي، علي شهسواري، نادر کفاشي، رحيم بشيرپور، الله وردي خليلي، جودت محمدي، رضا بي اوغلو و عده اى ديگر براى مدتى بازداشت شده و به محل نامعلومي برده شده اند.

11-   عاشق جبرائيل خليلي: هنرمند ملي آذربايجان روز پنج شنبه 12 تيرماه در کليبر در حال عزيمت به قلعه ي بابک بازداشت شده و مدتها خبرى از وى در دست نبوده است.

12-   در شهر تبريز چهار كارگر جوان از كارخانه تراكتورسازى با تمايلات ملىگرايانه تركى از طرف دولت در محل كار خويش دستگير و حبس شده اند.

13-   زهره وفائى: نويسنده٫ روزنامه نگار و محقق معروف خانم زهره على اصغر قيزى وفائى صاحب كتابفروشى زينب پاشا و مسئول جمعيت زنان آذر در شهر تبريز بازداشت شد. كتابفروشى زينب پاشا كه به فروش كتب تركى در تبريز مىپرداخت قبلا به دلايلى نامعلوم از سوى دولت تعطيل شده بود. زهره وفائى در عين حال دبير شوراى شعبه سياسى حزب ملى آذربايجان مىباشد كه رهبرى توده وسيعى در استانهاى آذربايجانى در شامل غرب كشور را بر عهده دارد. پس از بازداشت و بازپرسى به مدت سه روز در اداره امنيت و اطلاعات تبريز از ايشان تعهدى مبنى بر اينكه به هيچ وجه در مراسم قلعه بابك شركت نخواهد كرد و درين باره هيچگونه فعاليتى نخواهد داشت گرفته شده است. شمارى از احزاب٫ انجمنهاى سياسى و جمعيتهاى فرهنگى فعال در استانهاى آذربايجانى شمال غرب كشور بازداشت زهره وفائى از طرف دولت را تقبيح نموده اند. وى پس از آزادى بارها متناوبا به همراه چند ژورناليست ديگر جهت بازجويى دوباره رسما به اداره اطلاعات فراخوانده شده است.

14-   پریسا بابایی فرد زنجانى (ماهنی زنگانلی): شاعر و نویسنده آذربایجانی از سوی دادگاه انقلاب با برگ احضاریه اى بدون درج عنوان اتهام به دادگاه انقلاب احضار گردیده است. وى سال گذشته نيز در اثناى تجمع تركهاى ايران در قلعه بابك دستگير و مورد بازجويى قرار گرفته بود.

15-   دادگاه بازداشت شدگان روز 21 آذر شبستر اخيرا شروع شده است. به دنبال محاكمه دستگيرشدگان مراسم 21 آذر در شهر شبستر كه در حين آن دهها تن از شركت كنندگان و دانشجويان از جمله شهرام يوزباشی٫ محمود فضلی٫ عزيز پورولی بازداشت شده بودند دوازده تن به اتهام بر هم زدن نظم عمومى از جمله به زندانهاى طويل المدت محكوم شده اند.

16-    در يكى دو هفته اخير در متن سركوب عمومى حركت دانشجويى در كشور به تنهايى در استان آذربايجان شرقى بيش از 40 دانشجو (29 تن دختر) بازداشت شده اند كه از ذكر اين موارد و موارد مشابه خوددارى مىشود.

 

 

فشار و تضييق بر نشريات دانشجويى تركى:

 

نشريه دانشجويي توقیف شده ايلديريم- همدان:  

 نشريه تركى زبان ايلديريم- دانشگاه بوعلى سيناى همدان يک هفته قبل از بازداشت مدير مسئول و سردبير آن به اتهام نشر اكاذيب و طبق ماده 698 قانون مجازات اسلامى در تاريخ 1382/3/18 از طرف دانشگاه توقيف شده بود.

 

1-      ياشار کريمي: مدير مسئول نشريه دانشجويي ايلديريم در دانشگاه همدان. در تاريخ 27/3/82 احضار و بازداشت شده است. بيش از چهار ماه هيچ اطلاعي از وضعيت او در دست نبوده است. عليرغم تامين وثيقه صادره قاضي از آزاد نمودن نامبرده خودداري نموده است.

2-     مهدي زينالي: سردبير نشريه دانشجويي ايلديريم در دانشگاه همدان. در تاريخ 27/3/82 احضار و بازداشت شده است.

 

نشريه ي دانشجويي سس-زنجان:

عليرضا جوانبخت قولونجو: عضو  هيات موسس کميته ي دفاع از زندانيان سياسي آذربايجان (آسمك)، نويسنده٫ روزنامه نگار و دبير سرويس ادبي نشريه ي سس٫ از تركهاى اهل تسنن آذربايجان غربى. در تاريخ 6/4/82 احضار و به اتهام تبليغ عليه نظام بازداشت و بعد از گذشت سه روز از دستگيري پرونده نامبرده به شعبه ي 2 دادگاه انقلاب اسلامي اورميه ارجاع شده است. در طول بازداشت و تا زمان آزادى با قرار وثيقه از ملاقات با خانواده ي خود محروم بوده است.

 

نشريه ي دانشجويي يول- تهران:

علي محمدي سردبير نشريه ي دانشجويي يول در دانشگاه تهران, غلام عباس انگوتي, داريوش پورداداشي, صياد دوست طلب, آذر خيراللهي و انسيه حمزه زاده از اعضاي هيات تحريريه خبرنامه ي هفتگي يول در دانشگاه تهران به مدت 5 ساعت در کليبر در حال عزيمت به قلعه ي بابک بازداشت و با دستبند به دادگاه اعزام شده و  بعد از اخذ تعهد و  انگشت نگاري آزاد شده اند.

 

نشریه دانشجويي توقیف شده باخیش–اورميه:

تیمور شکرایزدی: مدیر مسئول نشریه توقیف شده باخیش و عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه اورمیه. از تاریخ 19/5/82 در بازداشت بسر میبرد. روز پنج شنبه 30/5/82 به قید ضمانت آزاد شده است. گفته مىشود مسئولين دانشگاه دوباره بر عليه وى و محرم كامرانى شكايتى تسليم دادگاه كرده اند. اين دو دانشجو به دوسال محروميت از تحصيل محكوم شده اند. 

 

نشريه دانشجويي اويانيش –اورميه:

محرم كامرانى: مسئول نشريه اويانيش. بدنبال شكايت مقامات دانشگاه اورميه پرونده وى به دادگاه منتقل شده است.

 

نشريه دانشجويي آذر- تبريز :

نشريه دو زبانه تركى و فارسى دانشگاه آزاد تبريز ٫ از طرف دولت تعطيل شده است.

 

نشريه دانشجويي اولدوز – تبريز:

عباسى: طى هجومى به دفتر شعبه خلخال نشريه اولدوز چاپ تبريز  وسائل بسيارى ضبط و سردبير آن آقاى عباسى كه دانشجوى دانشگاه تبريز  مىباشد بازداشت شده است.

 

 

سانسور ٫ توقيف مطبوعات ٫ ضرب و شتم و ربودن روزنامه نگاران:

 

سازمان خبرنگاران بدون مرز، در گزارش اخير خود تاکيد کرده است كه "جمهوری اسلامی بزرگترين زندان روزنامه نگاران خاورميانه است و در حوزه تامين آزادی مطبوعات در سال گذشته در ميان يکی از بدترين هفت کشور جهان قرار داشته است". در ميان ۱۶۶ کشوری که آزادی مطبوعات در آنها مورد تحقيق قرار گرفته است, ايران در رديف ۱۶۰ ديده می شود . سركوب مطبوعات تركى زبان و روزنامه نگاران آذربايجانى گسترده تر٫ خشن تر و شديدتر از ديگر مناطق كشور است.

 

مهران تبريزي - هفته نامه نويد آذربايجان:

نويد آذربايجان با انتشار دو شماره در هفته در سطح استانهاى شمال غرب كشور و تهران توزيع مىشود. مديران مسئول ، سردبيران و روزنامه نگاران نويد آذربايجان و صدای اورميه بارها و بارها به دادگاه احضار و محاكمه شده اند. بعضی از روزنامه نگاران اين دو هفته نامه  به شلاق محكوم شده اند. اين هفته نامه ها ركورد حضور در دادگاه در شمال غرب ايران را شكسته و از  آن خود كرده اند.

 

مهران تبريزي مدير مسئول نشريه ي نويد آذربايجان چاپ اورميه آذربايجان (شمال غرب ايران) به جرم چاپ تصوير خلاف عفت عمومى به حکم قاضي فريد، رئيس شعبه ي يک دادگاه اورميه و به علت شکايت رئيس دادگاه انقلاب اسلامي اورميه به ۵٠٠ هزار ريال جزاي نقدي به نفع صندوق دولت محکوم شده است. مدير مسئول نشريه نويد از اتهام ديگر در ارتباط با چاپ مطالبى در يكى از شماره هاى سال 79 با عنوان جوانان دنبال چه مىگردند تبرئه شده است.

 

کيان صفري- هفته نامه نويد آذربايجان:

کيان صفري نويسنده٫ روزنامه نگار و خبرنگار سابق هفته نامه نويد آذربايجان. در تاريخ 5/4/82 هنگام بازگشت به منزل در خيابان ربوده شده است. تا زمان آزادى با قرار وثيقه 30 ميليون تومانى به اتهام تبليغ عليه نظام در بازداشتگاه اورميه بسر برده است.

 

 

محمدرضا خادم شمس- هفته نامه صداي اورميه:

مديران مسئول ، سردبيران و روزنامه نگاران صدای اورميه بارها و بارها به دادگاه احضار و محاكمه شده اند. بعضی از روزنامه نگاران آن به شلاق محكوم شده اند. اين هفته نامه به همراه نويد آذربايجان ، ركورد حضور در دادگاه در شمال غرب ايران را شكسته و از آن خود كرده اند. اين هفته نامه با فشارها و تهديدات شديد امنيتي از انتشار اخبار و تهيه گزارشات مربوط به حوادث اعتراضات دانشجويان در اورميه بازداشته شده است. (اكثر مطبوعات منتشره در استان بنا به دلايل گوناگون از انتشار اخبار مربوط به حوادث ياد شده سرباز زده اند).

 

رسيدگي به اتهامات مدير مسؤول نشريه صداي اورميه در دادگاه انقلاب و شعبه اول دادگاه عمومي اورميه در جريان است. در هفته‌ نامه‌ي صداي اورميه مقالاتي تحت عنوان "آيا مردم اشتباهات دو دهه گذشته را تکرار مي کنند؟" و "20 سال سکوت براي چه؟" به چاپ رسيده كه اداره‌ي اطلاعات در اين مورد شكايتي را تسليم دادگاه كرده است. اين دو پرونده به همراه چاپ مطلبي در مورد عقايد اصلاح طلبان با شكايت مدعي العموم به دادگاه انقلاب اورميه ارجاع شده اند. محمدرضا خادم شمس مدير مسئول صداي اورميه ضمن اعتراض شديد به نحوه برخورد دادگاه انقلاب اسلامي اورميه با پرونده نشريه مذكور گفته است: در دادگاه انقلاب از خودم دفاع نمي كنم. دادگاه انقلاب اسلامي اورميه اخطاريه اي مشتمل بر 13 اتهام به صداي اورميه كه اين نشريه مي بايست در عرض 3 الي حداكثر 4 ساعت ضمن استماع متن شكايات تنظيمي و تفهيم اتهام به مدير مسئول، از خود دفاع هم كند صادر نموده است. در واقع دادگاه انقلاب با جمع آوري كليه پرونده ها بر عليه صداي اورميه در يك جلسه رسيدگي، اجازه هر گونه دفاعي را از متهم خود سلب نموده است. من در هيچ ‌يك از پرونده‌هاى اتهامى جديد مطرح شده‌، تفهيم اتهام نشده‌ام كه اين موضوع هم جاي سئوال دارد و نمي دانم از پرونده اي كه حتي از محتويات آن نيز بي اطلاعم، چگونه بايد دفاع كنم. در صورت ادامه اين وضعيت در نظر دارم كه به عنوان اعتراض از موارد اتهامى خودم دفاع نكنم. وى با انتقاد از علنى نبودن جلسه‌ى رسيدگى به موارد اتهامى هفته‌ نامه‌ى صداى اورميه گفته است: طبق قانون مطبوعات و قانون اساسي، دادگاه‌هاى ويژه‌ى مطبوعات به جز جلساتى كه جنبه‌ى امنيتى و سياسى دارند، بايد به صورت علنى برگزار شود.

 

على حامد ايمان-شمس تبريز:

هفته نامه «شمس تبريز» از آخرين نشريات آذربايجان است كه به علت چاپ مقالاتی توقيف شده و قاضی ، مدير مسئول آن را مجرم شناخته است. آقاى على حامد ايمان٫ سردبير نشريه توقيف شده شمس تبريز و نيز سردبير نشريه احرار چاپ تبريز كه پس از انتشار نخستين شماره اش توقيف گرديد٫ بارها به اداره اطلاعات فراخوانده شده و مجبور به امضاى تعهدى مبنى بر عدم شركت در مراسم قلعه بابك گرديده است.

 

 

علی سليمانی- شمس تبريز:

علی سليمانی يكی از نويسندگان نشريه توقيف شده شمس تبريز و ديگر نشريات تركى زبان ، پس از مسافرت به جمهوری آذربايجان٫ شركت در كنگره آذربايجانىهاى جهان و بازگشت به كشور به دادگاه احضار و بازداشت شد. وى مدتها بدون محاكمه در زندان و بازداشتگاههای اردبيل ماند. خانه اش در پارس آباد به دفعات و بدون مجوز قانونى بازرسى و بسيارى از آرشيوها و مدارك شخصى وى جلب شد. اتهامات سليمانی از جمله تجزيه طلبی٫ فعاليت عليه نظام٫ مشارکت در برگزاری روز ملی بابک٫ بردن چادر به قلعه بابک ٫ تشويش اذهان عمومی از طريق نشر عقايد خود در آن هفته نامه بود. با گذشت حدود 9 ماه از دستگيری وی دادگاه هنوز حكمی صادر نكرده بود. با آنكه در جلسه آخر دادگاه اتهامات جدیدی شامل تهیه لباس متحدالشکل ، نصب پلاکارد علیه نظام ، توزیع شبنامه ، تشکیل محافل شرب خمر در قلعه بابک عنوان شد ٫ از اتهامات وارده تبرئه و حکم برائت وی صادر گرديد. مورد وى در نهادها و مجامع بين المللى حقوق بشر منعكس شده بود.

 

محمد حسين كوزه گر- نشريه احرار:

 نشريه احرار  كه دارى مجوز قانونى بود (مدير مسئول محمد حسين كوزه گر٫ سردبير على حامد ايمان) پس از انتشار اولين شماره دوره جديد خود در تبريز (شماره مسلسل ٤١٠) از طرف دولت توقيف گرديد. سردبير و مدير مسئول اين هفته نامه محاكمه و  هر دو محكوم شدند. مدير مسئول اين هفته نامه در اولين جلسه احضارش به دادگاه٫ نويسنده مقاله های مورد شكايت پليس ، بسيج و سردار نقدی را به دادگاه معرفی كرد و خواستار مجازات نويسنده شد. با آنكه در طول محاكمات هم هيچ مسئوليتی را به عهده نگرفت هم او و  هم انصافعلی هدايت ؛ سردبير و نويسنده آن مقاله ها در دادگاه محكوم شدند.

 

پيمان پاک مهر- نشريه احرار:

پيمان پاک مهر 30 ساله و متاهل٫ روزنامه نگار مستقل٫نويسنده و خبرنگار سابق روزنامه نسيم صبا و هفته نامه احرار تبريز. در دهه دوم تير ماه پليس آذربايجان شرقی ، بارها به پيمان پاكمهر حمله كرده و او را مورد ضرب و شتم شديد قرار داد. اين خبرنگار جوان كه برای تهيه خبر از اجتماع مردم آذربايجان در قلعه بابك به قله های اطراف كليبر و قلعه بابك سفر كرده بود روز چهارشنبه 11 تيرماه ساعتي پس از ارسال گزارش از گردهمايي هزاران نفر از مردم آذربايجان در قلعه بابک براي راديو فردا توسط نيروهاي لباس شخصي مورد ضرب و شتم قرار گرفته و ربوده شد. هرچند رژيم اين گردهمايي را ممنوع نکرده بود، ولي شديدا تحت کنترل ماموران امنيتي قرار داشت. شب چهارشنبه 4 مامور امنيتي مسلح لباس شخصي به پيمان پاک مهر در برابر هتل بابک کيبر حمله کردند. آنها مي خواستند پيمان پاک مهر را به زور سوار اتومبيلشان کنند و چون با مقاومت او روبرو شدند، اين روزنامه نگار جوان را به باد کتک گرفتند. طبق بيانات چند شاهد عيني پيمان پاک مهر بر اثر اين حمله ظاهرا بيهوش شده و ضاربان او را به مقصدي نامعلوم برده اند. تلاشهاي اعضاي خانواده پيمان پاک مهر براي يافتن او تاکنون به نتيجه نرسيده بود. بعدها پيمان پاک مهر با قرار وثيقه آزاد شده است. چند روز بعد نيز او را در تبريز ربوده و پس از بازجويی و ضرب و شتم در يكی از خيابانها با صورت از اتومبيلی به خيابان پرت كرده و رفته اند.

سازمان خبرنگاران بدون مرز در بيانيه اي رسمي ضمن تاييد خبر ربوده شدن وى توسط اشخاص ناشناس اعلام كرده بود كه شديدا نگران سرنوشت اين روزنامه نگار به زور ربوده شده است و به شکل جدي از مسئولان جمهوري اسلامي خواهان روشن شدن هرچه سريعتر  وضعيت او گرديده بود.

 

انصافعلي هدايت- روزنامه سلام:

انصاف علي هدايت روزنامه نگار سابق روزنامه سلام٫ خبرنگار آزاد رسانه هاي داخلي و بين المللي: در تاريخ 26 خرداد به هنگام تهيه گزارش از تظاهرات دانشجويان در جريان درگيريهاي دانشگاه تبريز توسط افراد ناشناسي (لباس شخصیهای اداره اطلاعات نيروی انتظامی تبريز) با ضرب و شتم بازداشت و روانه بازداشتگاه انفرادي اطلاعات نيروي انتظامي شده است. در حمله ماموران پليس به جمع خبرنگاران حاضر در مقابل دانشگاه تبريز به فرماندهی معاون اطلاعات پليس و اداره اماكن ٫ انصافعلی بيش از 300 ضربه مشت و لگد را تحمل كرد. پليس او را در بازداشت انفرادی در سلولهاي بي نور ، كثيف و بدون وسايل استراحت نگه داشته٫ از آشاميدن آب و خوردن غذا محروم كرده٫ در شرايط بسيار بدی از او بازجويی نموده است. به بهانه هاى مختلف مانند اتوى شلوارش كتك خورده و به مرگ و بريدن آلت تناسلي تهديد شده است. دهها بار به او و اعضاي خانواده اش توهين و دشنام داده شده٫خود و خانواده اش تحت فشار رواني قرار گرفته است. در شب دوم علىرغم خونريزي شديدي كه داشته است نه تنها پليس بلكه قاضی دادگاه انقلاب هم او را به پزشكی قانونی اعزام نكرده است. در اين مدت خانواده اش از او ٫ از چگونگي دستگيري و محل بازداشتش بىخبر بوده اند. روند حبس در انفرادی و عدم دسترسی به پزشك و ... تا روز آزادى انصافعلى هدايت ادامه يافته است. وى بعد از 28 روز زندان انفرادي با قرار كفالت پانصد ميليون ريالي آزاد شده است.

 

اتهامات اوليه او مصاحبه و ارتباط با راديوهاي بيگانه ، تبليغ عليه نظام و اسلام٫ چاقوكشى و استفاده از چاقو در برابر پليس و درگيري با لباس شخصي ها عنوان شده بود. انصافعلي طي نامه اى سرگشاده خطاب به رييس جمهوري ايران كه بازتاب وسيعي در رسانه ها و افكار عمومي داخلي و بين المللي داشت از شکنجه هاي اعمال شده در حق خود در زندان پرده برداشته٫ به افشا لباس شخصي ها و تشريح ضرب و شتم كنندگان خود پرداخته است. در مقابل فرمانده نيروی انتظامی آذربايجان شرقی تيمسار عينی باهر تاكنون چندين بار اعلام كرده كه هدايت دروغ میگويد و از وقتی كه تحويل پليس شده كسی او را نزده است. او نه تنها دستور رسيدگی به نامه هدايت خطاب به رئيس جمهور خاتمی را نداده است بلكه به اداره حقوقی پليس دستور داده تا عليه آن روزنامه نگار به دادگاه شكايت بكند و هدايت را به جرم شكايت از رفتار پليس با خودش محاكمه و مجازات كنند. اين روزنامه نگار پس از آنكه هيچ پاسخي از رييس جمهوري دريافت نمي كند رو به قوه قضاييه٫ دادسراي نظامي آذربايجان شرقي٫ کميسيون حقوق بشر اسلامي... آورده و خواهان احقاق حق شده است . روبرت مئنار دبير اول گزارشگران بدون مرز با تائيد ربوده شدن او خواستار روشن شدن سرنوشت انصافعلى هدايت و آزادى وى شده بود. او در اين باره اعلام نموده است كه اين دستگيري ها اعلام خطري جدي است و بار ديگر از اتحاديه اروپا خواسته است نقض فاحش حقوق بشر توسط رژيم تهران را قاطعانه محکوم کند.

 

 

حاتمی و الطافی:

همزمان با دستگيری هدايت، دو تن ديگر از خبرنگاران تبريزی هم دستگير شده بودند. آقايان حاتمی و الطافی به ترتيب خبرنگار روزنامه های محلی و خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) بودند. اين دو خبر نگار جوان حدود 48 ساعت در بازداشت ماندند و سپس آزاد شده اند ولی هنوز  پليس همه وسايل ، كارتهای شناسايی و... آن سه نفر را به آنان تحويل نداده است.

 

 

تقى رحمانى- اميد زنجان:

تقي رحماني روزنامه نگار هفته نامه توقيف شده اميد زنجان٫ همچنين همكار نشريه توقيف شده ايران فردا. نشريه اميد زنجان پيش قراول نشريات توقيف شده آذربايجان در سالهاى اخير بود. اين هفته نامه يكی از نشريات زنده منطقه شمال غرب ايران بود كه پس از محاكمه توقيف شد. گرچه اميد زنجان از توقيف يك ساله خود در آمده اما هنوز جان و قوت نگرفته است. تقى رحمانى از جمله فعالان مطبوعاتي است كه بيشتر در حوزه انديشه قلم زده است. وى در ٢٠ اسفند ١٣٧٩ در يک حمله شبانه به منزل محمد بسته نگار يکي از چهره هاي اپوزيسيون توسط نيروهاي قوه قضائيه دستگير شده و در ٢٧ فروردين١٣٨١ با سپردن وثيقه از زندان آزاد شده بود. دوباره در خردادماه امسال به دستور دادستاني تهران به همراه رضا عليجاني (سردبير محله توقيف شده ايران فردا و برنده دهمين جايزه گزارشگران بدون مرز و بنياد فرانسه در سال 2001) و هدي صابر (عضو تحريريه ايران فردا) و به اتهام داشتن جلسات مخفيانه و نشست هايي با دانشجويان و تحريك و تشويق آنها به اعتراض٫ تهيه و انتشار نامه روشنفکران و روزنامه نگاران باز داشت شده اند.

 

پس از گذشت 50 روز بازداشت نه خانواده‌ها و نه وكلا موفق به ملاقات با اين افراد نشده بوده اند. نرگس محمدي همسر تقي رحماني، در مورد وضعيت پرونده همسرش گفته است با وجود اينكه وكالت نامه امضا شده اما وكيل در جريان پرونده قرار نگرفته و دلايل اتهام حتي براي وكيل نيز مشخص نشده است. سازمانهاي مدافع حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز به نامعلوم بودن محل بازداشت روزنامه نگاران دستگير شده اعتراض نموده اند. خانواده دستگيرشدگان از تاريخ دستگيري شان از آنها بي خبر بوده اند. گفته مىشود كه رحماني از زمان دستگيري‌اش تا به حال به شكل انفرادي نگهداري مي‌شود و جهت دادن اعتراف تحت شكنجه قرار گرفته است. دادستان عمومي و انقلاب تهران آقاي سعيد مرتضوي به تهديد خانواده هاي روزنامه نگاران زنداني که به غير قانوني بودن اين دستگيري ها و وضعيت بازداشت زندانيان اعتراض مي کنند پرداخته و از جمله همسران تقي رحماني و رضا عليجاني به بازداشت تهديد شده اند.

 

 

علی مهری و علی بيكس- اميد زنجان:

دو تن از روزنامه نگاران آماتور نشريه توقيف شده اميد زنجان ازفعالان جنبش دانشجويي. در پی حوادث خونين 20 تير 78 دانشگاه تبريز دستگير شدند. علی مهری و علی بيكس پس از مدتها بازداشت در سلولهای انفرادی به زندانهای طولانی به ترتيب 7 و 8 سال محكوم شدند. علی بيكس پس از مدتی مورد عفو رهبری قرار گرفت و آزاد شد ولی علی مهری كه به حكم دادگاه اعتراض كرده بود شامل عفو نشد و بيش از يك سال را در زندان تبريز سپری كرد. اين دو روزنامه نگار پس از آزادی از زندان مدتها بيكار ماندند و از روی ناچاری به تهران مهاجرت كردند. در تهران با روزنامه گلستان ايران به همكاری پرداختند اما آن روزنامه هم به تير توقيف گرفتار آمد. اين دو فعال دانشجويى اصلاح طلب كه در انتخابات شوراهاى شهر تبريز كانديد شده بودند توسط هيات اجرايى شوراها در تبريز (منسوب به جريان اصلاح طلب) رد صلاحيت شدند.

 

رضا منصرف- آواي ماکو:

رضا منصرف: مدير مسئول هفته نامه آواي ماکو به علت شکايت محمد عباسپور نماينده ماکو در مجلس به اتهام نشر اکاذيب و توهين و افترا و تحريک ، در شعبه يک دادگستري اورميه به رياست قاضي فريد محاکمه شد. (٣١/۴/٨٢)

 

 

مهندس حسن راقيفر- هفته نامه آسان تبريز:

مهندس حسن راقيفر: 65 ساله دبير بازنشسته تبريزي٫ صاحب امتياز و مدير مسئول هفته نامه  آسان چاپ تبريز٫ صبح روز شنبه 25/5/82 توسط چهار نفر لباس شخصي از اطراف منزلش ربوده شده به مكان نامعلومي منتقل و توسط برق 220 ولت شكنجه شده است. اين آدمربايى و شكنجه در حالی اتفاق افتاد كه نشريه او هنوز چهار ماهه نشده و بيش از 12 شماره از آن منتشر نشده بود. هفته نامه جديد آسان چاپ تبريز در شماره هاي 11 و 12 خود با چاپ مصاحبه اي از فرماندار تبريز  در تيتر صفحه اول خود آورده بود :" مطبوعات به تاريك خانه ها نور بتابانند ". در شماره 12 خود نيز با چاپ گزارشي از سخنراني فرماندار تبريز بمناسبت روز خبرنگار تيتر "نگراني فرماندار تبريز از تبديل ايران به زندان روزنامه نگاران" را به چاپ رسانده بود .

 

مهندس حسن راقيفر در تشريح ماجرا گفته است: ساعت 30/9 صبح روز سه شنبه 25/5/82 از منزلم به طرف روزنامه در حركت بودم ، اتومبيل سياه رنگى با 4 سرنشين متوقف٫ مرا به زور وارد آن نموده و چشمم را با چشم بند كشي سياه رنگ بسته و سرم را به طرف كف ماشين خم كردند . مدتي مرا چرخانده و به مكان نامعلومي برده و در داخل اطاقي دهانم را نيز بسته و سيم هايي به بدن و پاهايم وصل كردند. سپس پس از هر سوالي، گويا با جريان برق 220 ولت شهري كه به پاهايم وصل بود شوك وارد مي كردند . بدنم خيس عرق مي شد و به خاطر دستمالي كه در دهانم بود صدايم خفه شده بود . آنها از من در مورد همه چيز و بويژه منابع مالي نشريه مي پرسيدند كه من مي گفتم تمام حساب و كتاب من مشخص و ثبت شده است . و در بين اين سوال ها شوك مي دادند . آنها مرا پس از حدودا 2 ساعت در خارج از شهر رها كرده و گفتند: اينبار رهايت كرديم بروي ،ولي ما مي توانستيم جسدت را داخل چادري پيچيده و به كنار اين خيابان و پل بياندازيم . وى در توضيح مخفى نگه داشتن آثار شديد شكنجه در پايش از ديد خانم و تنها فرزندش مي گويد : از تشديد حملات توسط ربايندگان مي ترسم. تنها فرزندم در حال گذراندن امتحانات آخر ترم پزشكي است و نمي خواهم آسيبي به وي و همسرم برسد. وى از بيم تشديد حملات توسط ربايندگانش ، مقامات سياسي و امنيتي و حتي هيچكدام از همكاران نشريه را در جريان امر قرار نمي دهد .تا اينكه همكاران و دوستان متوجه افسردگي ،تغيير رفتار و پاي سياه و زخمي و  شكنجه شده وي قرار مي شوند و بدون اطلاع مدير مسئول مقامات قضايي ، سياسي و فرماندار تبريز را در جريان امر قرار مي دهند .

 

 

محسن حافظي‌فر -آواي اردبيل:

از نشريه های استان اردبيل كه سردبير و مدير مسئول آن بارها به دادگاه فراخوانده شده و به دفعات محاكمه شده اند. اتهام آن دو نيز مانند ديگر مطبوعات اين منطقه تشويش اذهان عمومی ، چاپ و انتشار مطالب تجزيه طلبانه ، ترويج پان تركيسم و... بود.

 

محسن حافظي‌فر، مدير مسؤول هفته‌نامة آواي اردبيل با شكايت نيروي انتظامي به خاطر درج مصاحبه يكي از نمايندگان استان در مورد اين نيرو به شعبه ي ١ دادگاه عمومي اردبيل احضار شده است. پرونده اين شكايت در اين شعبة در جريان است. مدير مسؤول آواي اردبيل تاكنون حداقل شش بار با شكايت افراد و ارگان‌هاي مختلف به دادگاه مطبوعات فرا خوانده شده است. اين نشريه در سال 1378، با حكم دادگاه به سه ماه توقف انتشار محكوم شده بود.

 

 نشريه فضيلت اردبيل:

اين نشريه  هم به تير توقيف گرفتار آمده است.

 

 

اکبر جعفري- چشمه چاپ اردبيل:

اکبر جعفري مدير مسئول و دارا نجفي سردبير هفته نامه ي چشمه چاپ اردبيل به علت شکايت نيروي انتظامي به دادگاه احضار و مورد بازجويي قرار گرفتند. اين نشريه در سال ١٣۷۹ به مدت چهار ماه توقيف شده بود.

 

 

بيژن آقابيگی -روزنامه سلام:

بيژن آقابيگی يكی از خبرنگاران باسابقه تبريز با نوشتن آخرين مقاله خود از مطبوعات خداحافظی كرد. آقای بيژن آقابيگی در مقاله خود فضای كنونی آذربايجان شرقی و شهر تبريز را چنان بسته توصيف میكند كه برای او راه ديگری جز خداحافظی از مطبوعات نمانده است. او روزنامه نگاری را با سرپرستی روزنامه سلام در آذربايجان شرقی آغاز كرد و در اين راه سختیهای فراوانی ديد. آقابيگی در اين مورد میگويد: گاه ناچار میشدم تا خانه و كاشانه را بدون اطلاع خانواده ترك كنم و چند روزی را در خفا به سربرم تا آبها از آسياب بيافتند و موجی كه فلان خبر ايجاد كرده بود فروكش كند. او در بيان علت كناره گيری اش از حرفه روزنامه نگاری میگويد: وقتی روزنامه سلام به خاطر چاپ مقاله ای توقيف میشود٫ وقتی عاشقان قدرت با توسل به قانون اقدامات تامينی ، به مقابله با روزنامه نگاران میپردازند٫آن گاه كه خودكامگان و سركشان قدرت ، واقعه 18 و 20 تير سال 1378 را در دانشگاههای تهران و تبريز پديد میآورند و هيچ كدام محاكمه نمیشوند٫ وقتی روزنامه نگار ، سياستمدار و مشاور رئيس جمهور ؛ سعيد حجاريان را هدف گلوله قرار میدهند ولی عاملان آن محاكمه نمیشوند٫ زمانی كه اكبر گنجی و عمادالدين باقی به دليل افشای گوشه ای از تاريك خانه ها محكوم به تحمل سلول انفرادی میشوند٫ آن حين كه فرزندان رهبران كشور (آقازاده ها) كه ميلياردها تومان ثروت ملت را غارت كرده اند از محاكمه مصون میمانند٫ آنگاه كه حريم روزنامه نگاری با حمله به انصافعلی هدايت و ضرب و شتم او توسط لباس شخصیها و حبس او در زندان انفرادی شكسته میشود و... انگار نه انگار كه اتفاقی افتاده است٫ بايد قلمها بشكند و دردهای ملت را بيان نكند....

 

 

روزنامه مهد آزادي:

به دنبال چاپ مطالبى در اين روزنامه در باره سخنان جاسبى رئيس دانشگاه آزاد در مورد نمايندگان مجلس و اقدام نمايندگان مردم شمالغرب کشور در مجلس شوراي اسلامي مبني بر تحريم ورود جاسبي رئيس دانشگاه آزاد٫ اين دانشگاه با صدور نامه اى روزنامه مهد آزادي را متهم به برداشت ناصحيح از اظهارات فوق٫ سعي در بزرگنمايي اين حرکت و تهديد به پيگيري قضيه در محاکم قضايي نموده است.

 

آقازاده ـ هفته نامه امانت:

آقازاده مدير مسئول هفته نامه امانت چاپ اورميه به اتهام اهانت با شکايت دانشگاه آزاد سلماس و دفتر نظارتی شورای نگهبان در دادگاه تفهيم اتهام شد.

 

نقي افشاري -حديث قزوين:

هفته نامه ي حديث قزوين به مدير مسئولي نقي افشاري به حکم قاضي فريدون پروين نيا رئيس شعبه ي ١٨ دادگستري قزوين به هفت ميليون ريال جزاي نقدي بدل از شلاق و حبس و پنج ماه محروميت از انتشار و توزيع محکوم گرديد. اتهامات اين نشريه عبارتند از فعاليت به نفع گروهكهاي غيرقانوني٫ سست كردن اركان نظام و توهين به مسئولين نظام , نهادهاي انقلابي , مخالفت با نظريات حضرت امام٫ اهانت به علما و تشويش اذهان عمومي از طريق نشر اكاذيب. اين نشريه سال گذشته نيز بلحاظ درج كاريكاتور توهين آميزي نسبت به دستگاه قضائي توقيف و مديرمسئول آن به پرداخت جزاي نقدي محكوم شده بود.

 

عبدالعظيم موسوي- ولايت قزوين:

روزنامه ي ولايت قزوين قديمىترين نشريه محلي استان قزوين که از سال 1363 به طور مستمر به چاپ ميرسيد به مدير مسئولي عبدالعظيم موسوي به دستور رئيس شعبه 8 دادگاه عمومي قزوين عليرضا طاهري به بهانه زياد شدن شاکيان و رسيدگي به شکايات و پيشگيري از وقوع جرم به مدت يک هفته توقيف گرديد. ولايت قزوين از ابتداي انتشار به صورت هفتگي و از حدود يکسال پيش به صورت سه روز در هفته انتشار مي يافت.

 

علي شهروزي- نامه قزوين:

علي شهروزي مدير مسئول نشريه  نامه‌ي قزوين با شكايت روزنامه‌ي كيهان و بازرسي فرماندهي منطقه‌اي مقاومت بسيج قزوين به  اتهام نشر اكاذيب به دادگاه احضار شد. پس از گذشت حدود 3 ماه از توقيف قبلى نشريه هفتگي نامه قزوين که به صاحب امتيازي علي شهروزي، عضو شوراي شهر قزوين منتشر مي شد ، دادگاه حکم به 3 ماه توقيف دوباره آن داد. اين نشريه شهريور ماه گذشته و پس از انتشار هفت شماره به حکم شعبه ١٨ دادگاه عمومي قزوين موقتا توقيف شده بود تا پرونده آن بعدا مورد بررسي قرار گيرد. اتهامات وارده تشويق جوانان به ابتذال از طريق درج مقالات و گزارشات مبتذل و خلاف عفت و اخلاق عمومي٫ بي اعتبار جلوه دادن ابعاد مختلف اجتهاد و تقليد در جامعه اسلامي و شکستن روحيه انقلابي بوده است. بر اساس حکم صادره علي شهروزي مدير مسـئول هفته نامه به شلاق٫ ٣ ميليون جزاي نقدي و ٣ ماه محروميت از انتشار نشريه محکوم شده بود.

 

نشريه رايزن جوان- كرج:

تعدادى از روزنامه نگاران شهرستان كرج كه اكثر آنها از طيف اصلاح طلب ميباشند طى روزهاى اخير توسط افراد ناشناس مورد تهديد واقع شده اند. موج جديد تهديدها از زمانى آغاز شده است كه دو خبرنگار در كرج توسط لباس شخصى ها مورد ضرب و شتم واقع شده اند. مدتى است كه تعدادى ويژه نامه و روزنامه كه همگى از طرف محافظه كاران بويژه شهردار سابق كرج حمايت ميشوند شروع به تخريب اصلاح طلبان در كرج كرده اند.

 

بابك امير حسيني سردبير هفته نامه رايزن جوان و خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي در كرج توسط مأموران لباس شخصي رژيم ربوده و پس از چند ساعت با تني مجروح آزاد شده است

مهناز هويدا مدير مسؤل هفته نامه رايزن و عضو شوراي شهر كرج به دادگاه احضار شده است

صادقى يكى از روزنامه نگاران اين نشريه در مورد تهديدات اخير گفته است: روز چهارشنبه در محل كار خود مشغول بكار بودم كه تلفن دفتر كارم به صدا در آمد و شخصى كه خود را قورچيان معرفى ميكرد با تهديدات بسيار از من خواست كه ديگر به كار روزنامه نگارى در اين شهر ادامه ندهم در غير اين صورت نتايج خطرناكى را شاهد خواهم بود .

 

 

سلب و محدود نمودن حقوق و آزاديها٫ اعمال فشار بر هنر مندان

 

تهديد و تبليغات بر عليه خانم شيرين عبادى:

بدنبال اوج گيرى تهديدات و تبليغات نگران‌كننده برخي از نشريات و سايت‌هاي اينترنتي و مفاد و مندرجات و حجم تبليغاتي كه از طريق رسانه‌هاي مختلف متوجه خانم شيرين عبادي بانوى ترك ايرانى صاحب جايزه صلح نوبل شده است، هيات موسس كانون مدافعان حقوق بشر با ارسال نامه‌اي به وزير كشور از او خواسته‌اند كه مساعي خود را جهت توقف اين تبليغات و تامين امنيت شيرين عبادي به كار گيرد.

 

گروهي که خود را جمعي از طلاب و فضلاي حوزه علميه قم معرفي کرده اند و از وابستگان آيت الله فارس مصباح يزدي هستند با انتشار اطلاعيه اي اهداي جايزه صلح نوبل به شيرين عبادي را تصميم محافل استکباري غرب براي تمسخر احكام اسلام دانسته و مسئولان انقلابي و ارزشي نظام را به دست برداشتن از مسامحه كاري و سهل انگاري و برخورد انقلابي و جدي با قبيله كفر و ارتداد و نفاق٫ بريدن زبان آلوده آنان در كامشان و شكستن قلم زهرآگين در جانشان دعوت كرده اند . همچنين قائم مقام فرماندهي کل سپاه پاسداران طى سخنانى از خانم شيرين عبادى به عنوان عنصر جاسوس ياد كرده است.

 

 

بازجويى از سينماگر آذربايجانى جعفر پناهي:

جعفر پناهي از ١٣تا ٢٣ ژوئيه در دو نوبت توسط ماموران وزارت اطلاعات مورد بازجويي قرار گرفته استآخرين اثر اين سينماگر جهانى آذربايجانى فيلم طلاي سرخ، که جایزه «هوگو طلایی» جشنواره شیکاگو را از آن خود کرد و در بخش نوعي نگاه جشنواره کن فرانسه نيز توجه منتقدان اروپائي را به خود جلب کرده بود، مانند فيلم قبلي او دايره در ايران توقيف است.

 

ممنوعيت استفاده از عنوانهاى تركى در شهرهاى آذربايجان:

شهرداريهاى شهرهاى ملكان٫ بناب و عجب شير آذربايجان به تمام دكانها و محل كارهايى كه داراى نام٫ عنوان و يا آدرس به زبان تركى مىباشند يك هفته مهلت داده اند كه نام٫ عناوين و آدرسهاى تركى را با نام و عنوانهاى فارسى و عربى عوض كنند.

 

فشارهاي  گسترده امنيتي بر فستيوال منتخبان آذربايجاني در تهران:

روز پنجشنبه مورخه 22/3/82  فستيوال منتخبان آذربايجانى توسط مجمع دانشگاهيان آذربايجاني و با همکاري جمعيت جوانان آذر توپراق و انجمن ادبي صابر در فرهنگسراي ورزش (بهمن تهران) برگزار شد. قبل از برگزاري فستيوال فشارهاي گسترده امنيتي به مسئولان مجمع دانشگاهيان آذربايجاني و فرهنگسرا وارد گرديد تا مراسم مزبور لغو گردد، اما با پافشاري مجمع دانشگاهيان آذربايجاني، و حمايتهاي بعضي از شخصيتهاي اجتماعي و سياسي آذربايجان فشارهاي وارده بي نتيجه ماند. اين مراسم جهت تقدير و تجليل از نخبگان آذربايجاني فعال در زمينه هاي مختلف اجتماعي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي ، ورزشي و علمي برگزار شده بود. در اين مراسم كه در آن بيش از 2000 نفر از دانشجويان و شخصيتهاي اجتماعي، سياسي، فرهنگي، هنري و علمي حضور داشتند از حدود 60 شخصيت برجسته و صاحب نام طي اهداي لوح و جايزه اي تقدير شد.

 

مخالفت استانداري تهران با درخواست تجمع آذربايجاني ها در مقابل مجلس:

استاندارى تهران با در خواست نهادهاي مدني آذربايجان براى برپايي تجمع اعتراض آميز در مقابل مجلس به دليل "شرايط حساس کنوني" مخالفت نمود. برگزاري تجمع جهت اعتراض به عدم اجراى اصول ١٥ ٫ ١٩ ٫ و ٤٨ قانون اساسى و همچنين كنوانسيونهاى بين المللى مورد پذيرش دولت جمهورى اسلامى ايران در زمينه حقوق اقوام و ملتها براي روز 5/3/1382 پيش بيني شده بود. درخواست كنندگان تجمع گفته اند: تاکنون ما چندين بار براي برگزاري تجمع قانوني اقدام کرده ايم ولي با تنگ نظري مسئولين مواجه شده ايم . همفکران ما در شهرستانها هم با اين مشکلات دست و پنجه نرم ميکنند. با توجه به ضرورت اجراى اصول معطل قانون اساسى من جمله اصول مربوط به حقوق و آزاديهاى فرهنگى اقوام و ملل ايرانى و نيز توزيع عادلانه ثروتهاى ملى٫ خواستار برچيده شدن تبعيض فرهنگي عليه آذربايجان هستيم.

 

 (درخواست كنندگان تجمع مذكور: موسسات فرهنگى گؤيرچين- اردبيل, ستارخان- تهران, جان آذربايجان- تهران, چيچكلر قورولوشو- تهران, جمعيت دانشگاهيان آذربايجانى, جمعيت جوانان آذربايجان, كانون فرهنگى و تحقيقاتى چاغرى, كانون فرهنگى و ادبى بيرليك- دانشگاه شهيد بهشتى, اورمو گنج يازارلار درنه يى (بوتا) و نشريات خبرى يول- دانشگاه تهران, دوزگون خبر- دانشگاه تهران, ائل سسى- دانشگاه تربيت مدرس, بيرليك-دانشگاه علامه طباطبائى, دان اولدوزو- دانشگاه صنعتى اصفهان, هفته نامه وراوى, آواى اردبيل, اردم- دانشگاه تهران, اؤيرنجى- دانشگاه اميركبير, اؤيرنجى باخيشى- دانشگاه اميركبير, قوپوز- دانشگاه گيلان, ايلديريم- دانشگاه بوعلى سيناى همدان, ساو- دانشگاه امام صادق (ع) , يارپاق- دانشگاه تربيت معلم , سس-دانشگاه تربيت مدرس, اويانيش-دانشگاه اورميه , ياشيل يول-دانشگاه پيام نور خوى, كيمليك- دانشگاه كردستان).

 

جلوگيري از همايش‌ يادبود مشروطيت در دانشگاه تربيت معلم آذربايجان:

از شركت مدعووين همايش‌ نقش‌ آذربايجان‌ در انقلاب ‌مشروطيت كه از طرف‌ دانشجويان‌ دانشگاه‌ تربيت‌ معلم  ‌آذربايجان‌ برگزار مىشد  و در حاليكه همه مقدمات از فراخوان مقاله ها و دعوت سخنرانان و نويسندگان و محققان و برنامه هاى موسيقى از هفته ها قبل آماده شده بود٫ جلوگيرى بعمل آمد.

 

در ساعات‌ آغازين‌ مراسم‌ نگهباني از ورود بيش‌ از شصت‌ نفر از ميهمانان‌ دعوت‌ شده‌ به دانشگاه‌ حتي ‌گروه‌ موسيقي‌ و كودكاني‌ كه‌ با لباسهاي‌ سنتي‌ آذربايجاني‌ براي‌ اجراي‌ آوازهاي دسته‌ جمعي‌ از مراغه‌ راهي‌ دانشگاه‌ شده‌ بودند جلوگيري‌ كرد. پيگيري‌ مجدانه‌ دانشجويان براي‌ ابطال‌ چنين‌ تصميمي‌ غيرمنتظره‌ نيز ثمري‌ نداشت‌. و اين‌ مراسم‌ بدون‌ حضور دعوت‌ شدگان‌- نويسندگان‌ و دانشجويان‌ ساير دانشگاههاي‌ تبريز و ‌ كودكاني‌ كه‌ آماده ‌اجراي‌ برنامه‌ خود بودند با تاخير برگزار گرديد و نيمه‌ تمام‌ پايان‌ يافت‌. دعوت شدگان پس از نزديك‌ به‌ دو ساعت‌ انتظار براى تغيير تصميمات‌ مسئولين‌ در ورودى دانشگاه بدون‌ حضور در مراسم‌ و اخذ نتيجه‌ به شهر تبريز بازگشتند. (در سال‌ 80 نيز براى مراسم‌ سالگرد شهادت‌ سردار ملي‌ستارخان‌ كه قرار بود از طرف دانشجويان‌ كميته‌ آذربايجان‌ دانشگاه‌ آزاد اسلامي‌ تبريز برگزار شود مجوز لازم‌ داده‌ نشده است).

 

حمله لباس شخصي ها به تجمع مردمي روز مشروطه در تبريز:

       تجمع آرام مردمي 14 مرداد  و مراسم سالروز مشروطه در تبريز با حمله لباس شخصي ها و در پي خشونت نيروي انتظامي به ضرب و شتم و تعطيلي کشيده شد. طي چند سال اخير تجمع مردمي سالروز مشروطه در تبريز  تحت تدابير امنيتي لباس شخصي ها برگزار مي شد كه در نهايت به دستگيري مي انجاميد . امسال در حاليكه مراسم دولتى سالروز مشروطه از سوي استانداري آذربايجان شرقي در محل خانه فرهنگ و خانه مشروطه در تبريز با امنيت كامل در حال انجام بود در آن سوي شهر ، لباس شخصي ها با حمله به تجمع مردمي بر  مزار "باقرخان سالار ملی" آن ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

 

تعداد کثيري از نويسندگان٫انديشمندان و بزرگان فرهنگي آذربايجان در ساعت ۶ عصر چهاردهم مرداد ماه با حضور خود بر سر مزار سالار ملي باقرخان با نثار شاخه هاي گل با قهرمان ملي خود تجديد عهد و پيمان نمودند. در اين مراسم شخصيتهاي برجسته آذربايجاني و گروههاي کثيري از مردم تبريز و ساير شهرهاي اذربايجان حضور داشتند. ابتدا دسته گلي از سوي پروفسور دکتر هيئت در پاي مزار سالار ملي نهاده شد و هر کدام از شرکت کنندگان يک شاخه گل نثار سردار آزادي کردند. آقاي دکتر جواد هيئت سخنراني کوتاهي ايراد نمود. سپس کودکى خردسال متني را در مورد انقلاب کبير مشروطيت و نيز ضرورت پاسداري از ارزشهاي آن قرائت کرد. اين کودک ده ساله در حالي که مشغول قرائت شعر ميرزا علي اکبر صابر در خصوص دلاوريهاي مردم آذربايجان در سنگرهاي مشروطيت بود نيروهاي انتظامي مداخله نموده اقدام به تعطيلي اجباري مراسم کردند و لباس شخصي ها با غيرقانوني خواندن اين تجمع مانع از فيلم برداري ميهمانان از مراسم شدند٫ يكي از خانم ها به باد ناسزا گرفته شده و دوربين وي ضبط شد . جمعيت حاضر با متانت به اقدامات خشونت آميز لباس شخصي ها و نيروهاي انتظامي اعتراض نمودند و  اعلام داشتند که حضور بر سر مزار سالار ملي در سالروز انقلاب مشروطيت وظيفه ملي هر ايراني و بخصوص هر آذربايجاني است. آنها پاسخ داده اند اين تجمع مجوز ندارد و به ما از بالا دستور دادند برخورد كنيم و... تجمع كنندگان در صدد تماس با استاندار آذربايجان شرقي و فرماندار تبريز بودند كه لباس شخصي ها آنها و برخي از مسئولين سياسي را به باد ناسزاهاي ركيك گرفته اند. با تعطيلى مراسم اداي احترام به مزار حاج محمد نخجواني رجل برجسته فرهنگي که در حريم طوباييه به خاک سپرده شده است ٫ همچنين حضور در پارک مشروطيت و گلباران کردن مجسمه ستارخان سردار ملي در ادامه برنامه مقدور نشد. در حين بازگشت شرکت کنندگان از سر مزار باقرخان سالار ملي تجمع گنندگان در حاليكه با خواندن فاتحه و نثار گل بر مزار آن قهرمان اداي احترام مي كردند، نيروهاي انتظامي و عده اي لباس شخصي ضمن ناسزاگويي گلهاي اعطايي به مزار  سالار  ملي را در زير  چکمه هاي خود پايمال و پرپر كردند و به برخي از برجستگان مراسم حمله ور و عده اى را زخمى نمودند . گفته مي شود جمع نا مشخصي از شرکت کنندگان در اين مراسم پس از ضرب و شتم بازداشت شده اند (از جمله نماينده كارگران كارخانه هاى تراكتورسازى و ماشين سازى٫ امير آتابى بخت آور و فرامرز خمسه) .

 

 

اعتراض به تعويض نام آمفى تئاتر علامه جعفرى به آمفى تئاتر فردوسى:

پانصد نفر از دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي تبريز با امضاء طوماري به نام فردوسى شاعرى نژادپرست اعتراض نموده و خواستار تثبيت نام علامه جعفري در آمفي تئاتر اين دانشگاه شدند. در اين طومار گفته مىشود كه: عملکرد افراد دخيل در نامگذاري آمفي تئاتر ساختمان علامه محمدتقي جعفري را به فردوسي مغاير با شالوده فکري دانشگاه آزاد اسلامي دانسته و تغيير نام علامه جعفري را در شهر علامه ها، ستارخان ها، باقرخان ها، شيخ محمد خياباني ها، شهريارها و باکري ها جايز ندانسته و اعتراض شديد خود را به اين عملکرد اعلام مي داريم و خواهان تثبيت نام آمفي تئاتر هستيم.

 

پخش سريال جديد ضد ترك و ضد آذربايجانى از صدا و سيما:

پخش سريالى از سيماى جمهورى اسلامى بنام "روشنتر از خاموشي"  آغاز شده است. اين فيلم از طرف فرهنگيان آذربايجانى از جمله با تعبيرات "سراپا ابتذال، دروغ، توهين٫ تحريف٫ پر از عقده‌هاي قومي٫ با منظور مسخرة ترك‌ها٫ به قصد تحقير و توهين بينندگان و...." توصيف شده است. به گفته دكتر صديق اين فيلم "از شاه عباس نه به اين دليل كه شاه است بلكه به اين جهت كه ترك است نفرت دارد و به ريشش مي‌خندد، آنهم نه صدبار و هزار بار ....شاه عباس كه لهجه‌ي تركي كبار داشت، يك دفعه مانند اوباش بعضي محله هاي تهران در رژيم گذشته که بخواهند در حرف زدن اداي ترکها را در بياورند حرف مي‌زند، زنان با عصمت صفويه كه حتي سخن گفتنشان ملاحت خاص اصالت ايلي داشت، به يكبار  فارسي سخن مي‌گويند، آنهم به لهجه‌ي ميدان قزوين تهران، ترانه‌ي "باباكرم" كه در رژيم پهلوي خلق شد و در رستوران‌ها و ميخانه‌هاي خيابان لاله‌زار تهران ورد زبان اجلاف بود، بر زبان آنان جاري مي‌شود....". از اولين هفتة نمايش سريال، صداى اعتراضات دانشجويي و در خواستهاى بسيار براى توقف پخش آن بلند شد. در يكي از اين اعتراض‌ها (هفته نامه وراوي ش 38 ص 2)  گفته مىشود: "... هر كجا به فحش و ناسزا، فرمان قتل و مزاح با حرمسرا نياز است، شاه عباس ترك مي‌شود، ولي هر وقت بحثي از مسائل فرهنگي و فلسفي باشد به زبان شكرين فارسي صحبت مي‌كند. و البته تركي صحبت كردن شاه صفوي و اطرافيان او به نوعي است كه اين زبان را در نهايت خشونت و نا پختگي و درشت نشان مي‌دهد و وقتي كودكان و نوجوانان ترك زبان از دهان يك شخصيت دو زبان متفاوت را مي‌شنوند كه يكي فارسي در نهايت نزاكت و سلامت رواني و براي استفاده از مباحث فلسفي و ادبي و سياسي و گاهي فقهي بكار مي‌رود و دومي تركي كه در نهايت سفاهت و خشونت و درشتي براي ناسزا گفتن و فرمان قتل دادن و حرفهاي ركيك زدن به كار مي‌رود چه قضاوتي در مورد اين دو زبان خواهند داشت؟ ... بياييد به فرزاندان خود بگوييم شأن و حرمت تركي اين نيست ....».  در يكي ديگر از اعتراض‌هاي مردمي آمده است: «.... آواز معروف "كوچه‌لره سو سپميشم“ كه خوانندگان بزرگ و پر آوازه و معروف جهان مانند رشيد بهبود اف، بلبل، خان شوشسنكي، عارف بابايف ، فاطمه مهر علي اوا، ربابه مرادوا و ديگران خوانده‌اند، اين بار جناب شاه عباس باصداي نكره و مست و زباني نتراشيده و نخراشيده و با همراهي نوزاندگاني که شبيه نوازندگان نمايش سياه بازي و روحوضي هستند به گوش شنونده تزريق مي‌شود تا بيننده و شنونده ي ترك زبان از شنيدن آوازهاي ملي خود احساس مسخرگي و هرزگي نمايد». على رغم همه اعتراضات انجام شده مقامات و مسئولان تاكنون واكنشى به اعتراضات نشان نداده اند.

 

آتش زدن اتومبيلهاى صدا و سيما بخاطر توهين و اهانت به تركهاى ايران:

بدنبال اعتراضات تركهاى ايران به برنامه تلويزيونى صبح به خير ايران كه از كانال اول پخش مىگردد و در آن شخصى ترك به مترسكى تبديل مىشود در حين سخنرانى لاريجانى رئيس صدا و سيما در مراسم افتتاحيه جشنواره توليد راديو تلويزيونى اردبيل (28خرداد) سه اتومبيل در محوطه برگزارى مراسم به آتش كشيده شد. گفته مىشود چند سال پيش ضمن اعتراضات شديد دانشجويي به سريال ضد ترك مشابه آپارتمان هنگامى که آقاي لاريجاني به تبريز آمده بود، مسئولان و شخصيتهاى فرهنگي منطقه در باب جلوگيري از ترکي ستيزي صدا و سيما توصيه و هشدارهايى به وى داده بودند كه مثمر ثمر واقع نشده است.

 

 

هجوم نيروهاى ويژه به مراسم سالگرد شهريادر در روستاى خشگناب:

در بزرگداشت سالانه شهريار در روستاى خشگناب و در روز شعر و ادب‌ ايران‌ نيروهاى پليس خواستار تحويل دادن سازهاى عاشقهاى شركت كننده در اين شده اند و سپس شروع به بازرسي‌ سازها٫ قارمان‌ و ناغاره‌ و دف‌ و تار و دوربين‌ها و سفره‌هاي‌ خورد و خوراك‌ كرده اند. اندكى پس از شروع برنامه يك‌ اتوبوس‌ گروه‌ ويژه‌ بمب‌ياب‌ در محل حاضر شده و پس از محاصره جمعيت 500 نفره حاضرين به دليل احتمال بمب گذارى امر به جمع‌ كردن ساز و آواز و  اشعار آذربايجاني‌تان‌ داده و  بالاخره مراسم را متوقف نموده است. (در اين رابطه همچنين گفته مىشود از طرف دولت اجراى برنامه موسيقى-هنرى عاشيقى در مكانهاى عمومى در ناحيه مغان ممنوع شده است).

 

 

تعطيلى بخش تركىسهند روزنامه اطلاعات:

انتشار سهند٫ ضميمه چهار صفحه اى تركى زبان اطلاعات پس از پانزده سال متوقف و مسئول آن دكتر صديق از كار بركنار شد. سهند كه منحصرا داراى مجوز انتشار به زبان تركى است از اين پس به زبان فارسى انتشار خواهد يافت.

 
جنگ تبليغاتى روزنامه اطلاعات بر عليه تركهاى ايران و آذربايجان:

چندي است که روزنامه دولتي اطلاعات با اختصاص صفحه اي به ايرانشناسي كه در آن آشكارا انديشه ها و تئوريهاى قوميتگرايى افراطى فارسى٫نژادپرستى آريايى و ديدگاههاى رسمى دولت پهلوى تبليغ و نشر مىشود به دامن زدن به اختلافات قومي٫ بي حرمتي٫ اهانت و تحقير هموطنان ترک زبان و انكار و تحريف هويت و تاريخ آذربايجان شدت بخشيده است. نوشته هاى پان ايرانيستى درج شده (از عنايت الله رضا٫ پرويز ورجاوند٫ احمد كسروى و....) بر محور انكار ترك بودن تركهاى ايران٫ تحقير زبان٫ فرهنگ و ادبيات تركى و ايجاد دشمنى و تخريب پيوندهاى مشترك با كشورهاى همسايه تركيه و آذربايجان متمركز شده است.

 

تعطيلى تشکل دانشجوئي وفاق اسلامي:

 تنها تشكل مستقل دانشگاه آزاد تبريز به دليل شكايت سفارت ارمنستان و نيز علىاكبر  اعلمى نماينده مردم تبريز در مجلس تعطيل شده است. اين تشكل به دليل نقد عملكرد ضعيف نمايندگان آذربايجان در آستانه انتخابات مجلس با فشار نمايندگان مجلس لغو  امتياز شده است. بدنبال تعطيلى جمعيت وفاق٫ جمع كثيري از دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي تبريز و هواداران تشكل لغو امتياز شده وفاق اسلامي در تاريخ 14/5/1382 دست به تظاهرات و تحصن زده و به عملكرد دانشگاه در برخورد با اعضاي تشكل و همچنين برخورد رياست روابط عمومي دانشگاه در هتك حريم و سرقت مدارك محرمانه از دفتر اين تشكل شديدا اعتراض نموده اند.

 

 

تعطيلىانجمن ادبى شهريار سردرى:

انجمن ادبى شهريار در شهر سردرى آذربايجان كه منحصرا در عرصه ادبى فعال بود٫ بدون ابراز هر گونه دليلى از طرف دولت تعطيل شده است.

 

 

تعطيلى جمعيت وحدت دانشگاه تبريز و انجمن وحدت اسلامى دانشگاه آزاد تبريز:

دو جمعيت و انجمن نامبرده كه از چند سال پيش در دانشگاه تبريز و دانشگاه  آزاد تبريز به فعاليت مشغول بودند از طرف دولت تعطيل شدند.

 

تعطيلى انجمن فرهنگي ادبي ايشيق زنجان:

بدنبال آغاز بكار رئيس جديد حوزه هنري زنجان از فعاليت گروه فرهنگي ادبي "ايشيق" جلوگيري بعمل آمد. انجمن "ايشيق" كه در زمينه فرهنگ و ادبيات تركي فعاليت مينمود موفقترين گروه ادبي زنجان بشمار ميرفت. يك عضو "ايشيق" در مورد تعطيلي اين گروه اظهار داشت: تحديد فعاليتهاي فرهنگي در ايران قصه اي دراز است كه اين تحديدها و تهديدها در مورد فرهنگ و ادبيات تركي البته شديدتر ميباشد. در زنجان نيز از نظر برخي افراد و نيروهاي مرتجع كه نگاه امنيتي به مسئله فرهنگ دارند و همه چيز را از منظر تئوري توطئه مينگرند، انجمن فرهنگي "ايشيق" بعنوان يك مجموعه رقيب تلقي ميشد كه باعث كسادي بازار آنان شده است.