سياست روز (۲)

چه کسی فکر می کرد که هواپيمايی حامل کليه نمايندگان مجلس يک استان سقوط می کند و تمامی نمايندگان دردم جان میسپارند؟

ابعاد اين سانحه(فاجعه ياهرچه بتوان آنرا نام نهاد) وعلت آن هنوز هم روشن نشده است!

جالب است که وزير مملکت و ۷ نماينده مملکت جان میسپارند ولی کسی پاسخگو نيست!

وباز چه کسی فکر می کرد که مسئولان تأیید صلاحیت دراستان گلستان بی سابقه ترین ممیزی را درمورد کاندیداهای نمایندگی پارلمان به کار میبندند وشاخص ترین افراد سیاسی استان رد صلاحیت می گردند تا یک انتخابات بیرمق دردورهی قبلی بوقوع بپیوندد!؟

بطوری که بغیر ازمناطق ترکمن نشین (که هميشه مورد تحقير واقع میشوند وآنها خود را محق میدانند که ازهراهرمی برای گرفتن حق خود استفاده نمايند) دربقيه مناطق شاهد کم رمق ترين حضور مردم درانتخابات بوديم٫ واينچنين شد که افرادی به نمايندگی پارلمان انتخاب شدند که شايد قبل ازآن حتی تکیه زدن برکرسی قرمز نمایندگی درمخيله شان هم نمی گنجيد٫ با عرض احترام به همگی اين منتخبين دور گذشته به اسامیشان نگاهی میاندازيم:

۱. عبدالحسين ناصری:ايشان ازمهاجرين زابلی هستند که برای اولين باردرطول تاريخ منطقه ازمرکزاستان بهعنوان نماينده به تهران رفتند. امری که با بودن افرادی چون قندهاری وهزارجريبی بعيد می نمود!

۲. حسينی(نماينده گرگان): دربارهی ايشان نيز همچون ناصری بايد دليل انتخابشان راعدم رغبت درمردم برای حضور درانتخابات و نيز عدم وجود رقبای سرشناس ذکر کرد!

۳. ولی پور(نماينده بندر ترکمن):ايشان قبلا مسئول دفتر آقای عظيم گل بوده اند وبعد ازفوت مرحوم گل وهمينطور عدم تأييد صلاحيت جبارايری٫ چهرهی شاخص حزب مشارکت دراستان و نيز عدم سازش دکتر ايری و مهندس ايری (که نسبت فاميلی هم باهم دارند!) ونيز بدليل استقبال سرد کردکوئی ها ازاين انتخابات٫درحالی که کسی فکر انتخاب شدن ايشان را نمی کرد به عنوان نماينده شهرهای غرب استان به مجلس راه پيدا کردند!

۳. گلچشمه: دربارهی ايشان نيز تنها به اين نکته می توان اشاره کرد که درحضور آقايان اترک طيار ومأمی هلاکو ايشان تا بحال نتوانسته بودند آرای قابل توجهی کسب کنند!

وبهمين صورت است شرح حال افرادی چون نماينده راميان که بصرف نام برادرش وارد مجلس شد وبقيه مناطق نيز از اين دست خارج نيستند.

واين چنين شد که جای چهره های شاخص سياسی استان همچون قندهاری٫هلاکو٫اترک ودکترگل را افرادی کم نام ونشان گرفتند که بايد زمان می گذشت تا به پيچ وخمهای سياست آشنا شوند واين زمان هرچه طولانی تر می بود بيشتر به ضرر توسعه استان تمام می شد. حال برای مردم بهترين سنجش حاصل آمده است وطوريست که آنها بايد سره را از ناسره تشخيص دهند و ببينند که نمايندگان منتخبشان تاچه حد درانجام وظايف محوله شان موفق بوده اند؟ وآيا عملکرد آنان می تواند رضايتبخش باشد؟

رای مردم در دوره آتی انتخابات خود می تواند بهترين پاسخ به اين سئوال باشد!