تاياق : طوقماق، از مصاحبه مطبوعاتي آقاي مهيمني (استاندار گلستان)
چه فهمميدي؟ طوقماق: راستي مرا به ياد روزي انداخت که معده ام سير بود وروده کوچکم بر روده هاي بزرگم چنان فشار مي آورد که حجم روده ام داشت مي
ترکيد . با عجله به طرف دستشوئي مي دويدم ، در جلوي
توالت، آفتابه هاي يکرنگ و پر از آب را رديف کرده بودند ، سراسيمه از وسط يکي را
برداشتم. يکي از پشت سرم فرياد کشيد، آقا آفتابه شماره 10 را بردار .... فشار
مثانه ام چنان بود که مجالم نداد که توجه کنم ، رفع حاجت کردم و از آقايي که بر
روي يک صندلي در کنار يک نيمکت قراضه نشسته بود پرسيدم ، مگر آفتابه شماره 10 با
ديگر آفتابه ها فرقي دارد؟ او با خونسردي جواب داد ، نه جانم . ولي من بايد به
شکلي مشخص کنم که اينجا يک کاره اي هستم .
استفاده از
مطالب اين سایت با ذکر منبع بلامانع مي باشد