تاياق: در کنفرانس "صداي زن"، زنانی آمده بودند تا فرياد خود را به گوش
جهانيان برسانند که چه ظلمي در حق آنها نمي شود؟ حتي مردها هم آمده بودند و
اعتراف ميکردند که به زنها ظلم ميکنند و من هم حيفم آمد ، گفتگو با بلقيس را که
قبل از سرنگوني رژیم طالبان صورت گرفته بود، برايتان نگويم .
بلقيس زني بود جوان ولي شکسته و سيمايش گوياي هزار درد بود . به زبان فارسي دري
صحبت ميکرد، در مقابل اداره امور پناهندگان او را ديدم و فهميد که من حرفهاي او
را مي فهمم از اينرو به نزدم آمد و سلام کرد و سلام کردم و چنين بود که گفتگوي ما
شروع شد .
بلقيس بسيار ناراحت بود از اينکه اداره امو پناهدگي آلمان، دلايل پناهندگي او را
رد کرده بود و چنين جواب داده بودند که : دلايل بلقيس براي مرگش کافي نيست. طوقماق: يعني ظلم طالبان کافي نبود ؟ تاياق : نه آنها ميگويند قابل تحمل بوده و بلفيس هنور ميتوانسته به زندگي
ادامه داده و نميرد . طوقماق: بعد از مرگش که احتياجي به پناهندگي ندارد . تاياق: بگذار تاياق ، اين قصّه را تمام کنم.
بلقيس خود چنين تعريف کرد که: به طريق معجزه آسايي از دست طالبان جان سالم بدر
برده و چندين بار به اعدام و حبس ابد و شکنجه محکوم شده است.
او محکوم شده بود که چرا با وجودي که زن بوده ، معلمي نيز کرده است. هفتاد ضربه
شلاق بر پشت دستش کوبيده بودند ، چونکه او ناخنهايش را بلند کرده و قصد لاک زدن
داشته است .
در حمام زنانه شئونات اسلامي را رعايت نکرده است و دندانهاي فک بالايش را کشيده
بودند. در پشت وانت بار لبخند زده بود و راننده از آينه بغلي ديده بود .
او محکوم شده بود که به هنگام چشم درد از عينک دودي نيز استفاده کرده است و بدتر
از همه پسر خاله اش را بوسيده بود . طوقماق: بلقيس حتما "فمنيست" است و براي احقاق حقوق برابر با مردها مبارزه
ميکند. تاياق: اتفاقا من هم اين سوال را از او کردم که آيا فمنيست است يعني
براي برابري حقوق زن با مرد مبارزه ميکند ؟
ولي او چنين جواب داد ، من فمنيست نيستم و براي برابري حقوق زن با مرد مبارزه نمي
کنم، چونکه ما هنوز با زنها برابر نيستيم.
استفاده از
مطالب اين سایت با ذکر منبع بلامانع مي باشد