<address dir="RTL" align="center"> <span lang="FA" style="font-style: normal; font-weight: 700"> <font size="5" color="#000080">????? ???? ?????? ???? ???? ???????? ???? ???? ??????? ???? ??? ?????? ??? ????</font></span></address> <address dir="RTL" style="direction: rtl; unicode-bidi: embed" align="center"> <font color="#000080"><span style="font-style: normal; font-weight: 700"> <font size="5"> </font><span lang="FA"><font size="5">??? ??????? ????? ???? ??? ????? ???? ????? ???? ???????? ??? ??? ?????</font></span></span></font></address>
 Turkmensahra

  ترکمنصحرا

????? ???? ?????? ???? ???? ???????? ???? ???? ??????? ???? ??? ?????? ??? ????
 ??? ??????? ????? ???? ??? ????? ???? ????? ???? ???????? ??? ??? ?????


موضوع اصلي نشست امسال، حل کشمکشهاي قومي ومسأله حق تعين سرنشت.
يش از1000 نماينده اقوام بومي ازسراسرجهان، اضافه برنمايندگان دول، نمايندگان سازمانهاي غيردولتي، ونمايندگان سازمانهاي تخصصي واجرايي سازمان ملل، در ژنو از19 تا 23 جولاي جمع شدند– که بزگترين تجمع جهاني درمورد حقوق اقوام بومي و تحت ستم – ميباشد.
اين گرد هم آيي ساليانه- اين فرصت را براي اقوام وساکنان اصلي فراهم آورد که شرايط واوضاع حقوق بشر خود را درسطح جهاني وبين المللي مطرح- وخود نيز- در بحث و طرح راه حل براي شرايط موجود- شرکت کنند. از آنجمله تعين استانداردهاي حقوق بين المللي براي حق مالکيت وحقوق فرهنگي ميباشد.
شرکت کنندگان با مطرح کردن علل وريشه هاي کشمکشهاي بين اقوام بومي تحت ستم ازيک سو، دولتهاي مسلط، واقوام ملل مسلط ازسوي ديگر، واينکه حقوق مالکيت زمين ومنابع موجود درسرزمينهايي که از نظر تاريخي روي آن ميزيسته ويا به آنان تعلق داَشته، متعلق به کيست، شرکت کردند.
روزافتتاح جلسه، کميسر عالي جديد حقوق بشر، خانم لويز آربور، در سخناني ابتدا تعهد شخصي خود را نسبت به اقوام بومي و تحت ستم، اعلام وسپس ازگروه کارکميسون حقوق بشر، که ايشان آنرا"مخزن متفکر درمورد مسايل قومي" ناميد، تجليل کردند. خانم آربور، مفصلاً از "دهه حقوق بشر اقوام بومي" که ازسال 1995 بوسيله کميسيون حقوق بشر سازمان ملل انتخاب شده، صحبت و از آن تجليل کردند- با علم به اينکه با انتهاي اين دهه، بعضيها درمورد پيشرفتهاي حاصله کاملاً راضي نيستند.
يکي ازمهمترين اهداف دهه "دهه حقوق بشر اقوام بومي" طرح وتصويب يک اعلاميه ومنشورجهاني به حمايت ازحقوق اقوام بومي وتحت ستم ميباشد- که بايد به تصويب مجمع عمومي سازمان ملل برسد تا بدينسان حقوق قابل اجرا بين المللي گردد، که البته هنوز بمرحله عمل درنيامده است. اين اعلاميه جهاني قرار است تا 10 سپتامبر امسال به مجمع عمومي سازمان ملل تقديم شود.
خانم آربور، کميسرعالي، همچنين گفتند که بااتمام دهه حاضر، بعضي سازمانهاي غيردولتي مدافع حقوق بشرونيزديگرارگانهاي سازمان ملل يک تمديد ده ساله را- براي احقاق حقوق اقوام وملل بومي خواستارشدند.
آقاي ميگل مارتينز، ريًس منتخب کميسين کار، خواستار اتخاذ برنامه هاي ديگري نيز براي تعليم وآموزش وارتقاء خودآگاهي سياسي اقوام وملل بومي وتحت ستم شدند.
خانم همپسن، يکي ديگر ازمتخصصين امورحقوق بشر سازمان ملل، گفتند تا زمانيکه کميسيونهايي دررابطه باعدم مساوات زنان واقليتهاي ملي ومذهبي و وضع قوانين بين المللي موجودند، اين کميسيون کار نيزبايد بکارخود ادامه دهد. ديگر اعضاي5  نفره متخصص حقوق بشر درمورد اقوام بومي، درجلسه حاظر وهمگي سخناني ا يراد کردند.
دراينجا ازهيأًتهاي نمايندگي اقوام بومي وتحت ستم خواسته شد که با ثبت نام درليست سخنرا نان، کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد، ودرحقيقت جهان را، ازاوضاع واحوال حقوق بشر خلق- قوم- وملت خود- با صحبت مشخص تحت هرکدام از4  موضوع دستور کار-آگاه کنند.
اعضاي 4 نفره هيأًت نمايندگي خلق عرب ايران متشکل ازآقايان منصور اهوازي، محمود بشاري، عدنان سلمان وکريم بني سعيد، همگي با ثبت نام وايراد سخناني، جهان وجامعه بين المللي را ازاجحافات ومحروميت کامل حقوق اوليه وانساني قوم بومي عرب اقليم اهواز(خوزستان) ونيز ديگر اقوام وملل تحت ستم ساکن ايران- بوسيله دولت کنوني ودولتهاي پيشين- َ را، به گوش جهانيان رسانده وهرکدام درانتهاي سخنانشان پيشنهادات مشخصي- ازجمله فرستادن هيأتي به ايران براي تحقيق- به کميسيون کار سازمان ملل متحد تقديم کردند.
قابل تذکر است که، طبق روال سالانه، قبل ازشروع رسمي کارکميسيون درروز دوشنبه، يک سمينار دوروزه بوسيله نمايندگان سازمانهاي قومي وتحت ستم، روزهاي شنبه و يکشنبه 17  و18 جولاي در مقر بين المللي شوراي کليساهاي جهاني- تشکيل شد که در آن علاوه بر برنامه ريزي وتعيين خط مشي، به تفصيل در مورد حق تعين سرنوشت بعنوان يکي از ارکان اساسي حقوق بشر وتنها راه موجود براي جلوگيري از خشونت وکشمکش، بحث و پيشنهاداتي نيز داده شد. در ضمن رساله اي تحقيقاتي که در مورد حق تعين سرنوشت براي رفع وحل وپيشگيري ازکشمکشهاي قومي- بوسيله پورفسور مارتينز وکميته کار کيسيون حقوق بشر- در خلال يکسال گذشته- تهيه شده بود- به بحث گذارده شد. اين رساله را ميتوانيد درسايت مرکز پژوهشهاي اهواز يا سايت سازمان ملل بخوانيد : http://www.ahwazstudies.org/english/UN%20Paper%20on%20the%20
Right%20of%20Self-dtermination-2004AC4.htm
دستور کار کميسييون به قرار زير بود:
1-  تا  3  انتخابات ريًس جلسه و ديگر امور اداري  .
4-  راه هاي تحقق حقوق بشر براي اقوام و ملل بومي و تحت ستم؛
حق تعين سرنوشت بعنوان راه حل معضلات وکشمکشها؛
گلوباليزاسيون و تاًثير آن بر اقوام بومي
5- حق اجازه و رضايت اقوام بومي بعنوان پيش شرط "توسعه" اقتصادي منابع طبيعي.
 
گزارشگر سازمان مطالعات و پژوهشهاي اهواز 
 
 سخنان مهندس کريم بني سعيد، رئيس منتخب هيئت نمايندگي خلق عرب ايران در جلسات بيست و دومين نشست- گروه کار اقوام و ملل بومي- کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد که از19  تا 23  جولاي با شرکت بيش از1000  نماينده ازخلقهاي تحت ستم جهان درمقر مرکزي سازمان ملل درژنو- تشکيل شد.
 
سازمان توسعه اقتصادي واجتماعي سازمان ملل- اکوسک - کميسيون حقوق بشر
سخنراني درمورد دستور کار 4- ب، روز سه شنبه  20  جولاي 
موضوع اصلي نشست: حل کشمکشهاي قومي ومسأله ي حق تعين سرنشت
 
آقاي رئيس، نمايندگان محترم خلقها وحکومتها:
ازجانب ديگر اعضاء هيأت نمايندگي، آقايان محمود بشاري، عدنان سلمان ومنصوراهوازي وهمگي به نيابت از بيش از4ميليون بوميان عرب أهواز(خوزستان) واقع درجنوب غرب ايران- هم مرز باعراق وکويت، ازدعوت ما به ژنو وازدادن وقت و فرصت براي اظهار نظر در اين بخش از دستور کار، بسيار سپاسگزاريم.
لطفاً بگذاريد به ا تفاق لحظه اي به ليست کشمکشهاي موجود درجهان بنگريم: فلسطين، چچن، کشمير، عراق، افغانستان، باسک، ايرلند، سودان، شمال آفريقا، فيليپين، الجزاير، چين، مکزيک، افغانستان، امريکاي لاتين، بالکان و... خواهيم ديد در کنه اکثر قريب به اتفاق اين کشمکشهاي محلي، منطقه اي و قاره اي مسًًله حق تعين سر نوشت نهفته است. بنابراين طرح حق تعين سرنوشت در اين رابطه نشانه دورانديشي شما وديگر اعضاء کميسيون ميباشد.
خلق ما كه ساكنان اصلي سرزمين اهواز(خوزستان) ميباشند براين باورند که احترام به حق تعين سرنوشت اقوام وملل تحت ستم تنها راه پيشگيري از بروز خشونت و کشمکشهاي قومي بالفعل و بالقوه درجهان ونيز ميان ما وديگر خلقها وملل تحت ستم ايران ازيک سو، و حاكميت مستبد اين كشور ازسوي ديگر ميباشد.
خلق عرب ايران هيچگاه دولتهاي پي درپي مستبد در ايران را نماينده خود ندانسته واکنون نيز آنها را نه درسازمان ملل و نه در جوامع بين المللي ديگر، به عنوان نماينده خود برسميت نمي شناسد.
دولتهاي متوالي در ايران عمداً مردم ما را عقب نگه داشته تا از درک و آگاهي ملي و قومي خود ناتوان بمانند. در حاليکه سرزمين آبا و اجدادي ما  85  در صد نفت و بيش از  90  در صد درآمد ايران را توليد ميکند، بيش از نصف جمعيت ما در فقر مطلق و مداوم بسر ميبرد. هيچ در صدي از اين در آمد براي رفاه منطقه و مردم بومي آن تخصيص داده نشده و اقوام بومي از مشارکت در ثروتهاي سرزمينهاي خود بي بهره اند.
عليرغم اين تضيقات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، مردم عرب اهواز هنوز اميد خود را به راه حل مسالمت آميز و پيشگيري از کشمکش قومي ونيز اميد به ميانجيگري و مداخله صلح آميز جامعه جهاني، را از دست نداده است.
استئصال، بيهدفي وفقدان آينده اي روشن درميان جوانان عرب درگذشته انگيزه بعضي خشونتها ازجمله انفجارونابودي مؤسسات نفتي دراهواز بوده است. بنا به خبرگذاريهاي بين المللي وتاييد استانداري خوزستان- روز9 ژوئيه2004 تعدادي ازجوانان عرب خوزستان باحمله مسلحانه باعث انفجاروتخريب تاسيسات نفت وبرق درمنطقه دارخوين(بين شهرهاي اهوازوعبادان) شدند.
گرچه ما مطلقاً با اعمال و بکارگيري هر نوع خشونت مخالفيم، حقيقت آنست که نميتوان به اعمال خشونت بوسيله حکومت بي اعتنا بوده واز مردم تحت ستم انتظار داشت تا ابد خاموش باشند و عکس العملي نشان ندهند.
 
آقاي رئيس و نما يندگان محترم،
قبل از الغاء خود مختاري خوزستان در سال  1925  (که در آنزمان عربستان ناميده ميشد) وضميمه كردن آن به ايران، اقوام و عشاير بومي عرب هزاران سال در آنجا سكونت داشته اند و در مراحل مختلف تاريخ  5000  ساله خود، به تناوب استقلال و يا خود مختاري داشته اند. در منطقه خود مختار خوزستان (عربستان) قبل از  1925  زبان عربي بعنوان زبان رسمي در آن تدريس و تکلم ميشده است.
پس ازظهور رضاخان واقدام به متمرکز ساختن قدرت دولت، او به عربستان حمله، حکومت خود مختار وبومي محلي را ساقط وبا اعلام حکومت نظامي آنرا زير کنترل ارتش درآورد. كه اين امر بدون مشورت با مردم منطقه وبدون نظر خواهى ازآنان صورت گرفت. بدينسان عربستان آنزمان (خوزستان امروز) عليرغم خواست مردم بومي، مطيع بلا اراده تهران گرديد.
زبان فارسي، كه حتي امروز کمتراز40% کل جمعيت ايران بدان سخن ميگويند - را زبان رسمى وسراسرى اعلام كرده، مدارس عربي را تعطيل وتدريس به اين زبان را درمنطقه اي که بيش از90 درصد مردم بدان تکلم ميکنند-را ممنوع اعلام كرد.
دولت ايران بطور رسمي درسال  1936  نام بين المللي منطقه را که از زمان صفويه درسال 1503  به نام عربستان خوانده ميشد به خوزستان تبديل کرد( قبل از آن به الاهواز يا اقليم اهواز معروف بود). وبدين گونه مردم بومي عرب اهواز به انقياد سياسي-فرهنگي-اجتماعي و اقتصادي حکومت هاي مرکزي ايران درآمدند.
طي 79 سال گذشته، مردم ما يکي از وحشيانه ترين جور وستم ملي وپاکسازي نژادي بوسيله رژيمهاي پادشاهي پهلوي و ولايت فقيه متحمل شدند. اين رژيمها حقوق انساني مردم ما را سلب كرده و آنان را به شهروندان درجه دو و سه تقليل دادند.
سياستهاى رژيم كنونى، همانند رژيم پيشين، بر مبناى محو و نابودى هويت ملى و فرهنگى ملت عرب و بتناسبى كمتر، شامل ديگر ملل و اقوام غير فارس مانند ترکان آذربايجان، كردها، بلوچها، لرها و تركمنها استوار است. هدف نهايي اين سياستها، فارسيزاسيون جامعه – يکسان سازي وهمگوني اجباري آن است.
جمهوري اسلامي که خود امضاء کننده اعلاميه جهاني حقوق بشر، کنوانسيونها و ديگر اسناد و معاهده هاي سازمان ملل ميباشد، نه به تعهدات بين المللي و نه حتي به تعهدات داخلي و قانون اساسي خود- که بر طبق مواد  15  و  19  آن استفاده از زبان و فرهنگ هاي محلي، حفظ هويت قومي و مذهبي و نوعي خودگرداني را مجاز ميشمارد، پايبند است. براي نمونه ايران امضاء کننده و متعهد به اجراي کنوانسيونهاي محو تمام اشکال تبعيض نژادي  (1965) ، محو تبعيض در تعليم و تربيت يونسکو(1960)، محو تبعيض در اشتغال  (1958)، محو تبعيض مذهبي  (1981)، حفاظت از حقوق اقليتهاي ملي و مذهبي  (1993) و.....ميباشد.
با اين همه، امروز در ايران يک آپارتايد کامل فرهنگي و زباني برقرار است. مردم بومي وعرب منطقه خوزستان مواجه با نابودي هويت فرهنگي، زباني، و آداب و رسوم خود از يکطرف، آسميلاسيون اجباري- تحميل زبان و فرهنگ فارس، از طرف ديگر است. فرزندانمان از تدريس و تکلم بزبان مادري خود محروم و علاوه بر نقض حقوق فردي، حقوق اجتماعيمان نيز سلب شده است.
تقاضاي عادلانه مردم ما براي احقاق حقوق انساني از جمله آموزش بزبان مادري، وديگر خواستهاى فرهنگى را رژيم ايران كماكان با بر چسب " تجزيه طلبى" و "وابستگي به کشورهاي اجنبي" و " خطر براى تماميت ارضى" سركوب ميکند.
در حاليکه ميزان بيسوادي در کل ايران، بنا به منابع دولتي، حدود  10  تا  15  در صد است، اين ميزان دربين مردان عرب بيش از  60  در صد ودرميان زنان عرب حتي بيش از آن است.
 
در زمان حاکميت جمهوري اسلامي، همانند رژيم سابق، ، کماکان استاندار خوزستان، تمام فرمانداران وتمامى افراد بلند پايه وميان پايه استان مستمراٌ از غير بوميان عرب انتخاب وگمارده ميشوند.
 
عليرغم تمام موارد فوق الذکر، ما معتقديم که حق تعين سرنوشت بعنوان ابزاري موًثر براي حل وفصل کشمکشهاي موجود قومي، پيشگيري از معضلات بالقوه قومي در ايران، و کمک به استقرار صلح منطقه اي و جها ني ميباشد.
 
آقاي رئيس و نمايندگان محترم
تغييرات جهاني، بوجود آمدن اينترنت، انقلاب درامور ارتباطات وظهور رسانه هاي ماهواره اي، باعث رشد خود آگاهي اجتماعي- سياسي درميان عربها وديگر ملل تحت ستم درايران شده است. رهبري اين خودآگاهي درجهت مثبت، بستگي به برخورد وعکس العمل رژيم مسلط درتهران ودرجه علاقه جامعه بين المللي به تقاضاها ومطالبات عادلانه وحق تعين سرنوشت اين اقوام وملل دارد.
تمام سازمانها واحزاب هيأت نمايندگي ماکه منتخب طيف وسيعي ازجامعه عرب اهواز است، ودرحقيقت اکثريت قاطع جامعه ي ما، اعتقاد به عدم خشونت، معتقد به استفاده از ابزار واشکال مختلف مبارزه مدني ومسالمت آميز براي نيل به يک جامه مدني سالم وصلح جو ميباشد. كما اينكه ما پايبند به منشور جهاني حقوق بشروتمام ميثاقها وپروتکل هاي بين المللي هستيم.
 
بنا براين آقاي رئيس، با تاييد کامل مواضع مطروحه در گزارشتان  E/CN.4/Sub.2/AC.4/2004/2 وبنا بر همان مباني، معتقديم که آينده ايران بعنوان جامعه اي غيرهمگون، چند زبانه و چند فرهنگي و حل بحران ديرينه داخلي آنرا؛ که نتيجه وجود حکومتهاي خودکامه سلطنتي وآخوندي است، حق و مسؤليت همه مليتهاي تشکيل دهنده آن ميدانيم . ما معتقديم آينده ي ايران بعنوان کشوري مترقي مدرن وعضو فعال جامعه بين الملل، تنها از طريق همزيستي داوطلبانه همه مليتهاي متشکله آن وتحت شرايطي که همه ملل فرصت غناء وشکوفايي فرهنگ، زبان، تاريخ، اقتصاد و سرزمين خود را داشته باشند؛ درچهارچوب يک سيستم سياسي-حکومتي مناسب، فدرال، کنفدرال ويآ هرسيستمي که با شرايط اقليمي وجغرافياًي ايران مناسب، وتضمين کننده اين حقوق وحق تعين سرنوشت آنان باشد، ممکن وميسر است.
همچنانکه دربالا ذکر شد و با توجه به علل مراکزبحراني کنوني جهان، حق تعين سرنوشت بعنوان ابزاري براي حل و فصل اين کشمکشها و قبول و احترام به آن بعنوان يکي از بنيادهاي اصلي واصولي تعميم حقوق بشر، ميتواند شالوده وزير بناي صلح جهاني را فراهم کند.
متشکريم 
سازمان حقوق بشر اهواز
جمعيت عربهاي اهواز براي آزادي ودمکراسي درايران
حزب همبستگي دمکراتيک اهواز


استفاده از مطالب اين سایت با ذکر منبع بلامانع مي باشد